نسخهی تصویری این یادداشت را در یوتیوب ببینید.
شما آزاد، مستقل، بالغ و رشید هستید. مرعوب پرخاشها و نهیبها و افترائات کسانی که زبان به ملامت و شماتتتان باز میکنند، نشوید. به خرد اعتماد کنید. حقیقت را با آدمها نسنجید. شما خودتان ابزار تشخیص تصمیم درست را دارید.
مهم این ست بدانید چه میخواهید و چرا این را میخواهید. پس بگذارید روشن بگویم: من میخواهم پزشکیان رییس جمهور شود. به دلایلی سلبی و ایجابی. دلیل سلبیاش این است که نمیخواهم متوهم بیدانش و دینفروش مزوری مثل جلیلی حتی یک روز سکان این منصب را به دست بگیرد.
دلیل ایجابیاش اما این است که در برابر او فردی نشسته که دانش بیمنتها به کسی نمیفروشد. سقراطوار معترف به نادانستههای خود است. خود را در مشکلات موجود سهیم میداند و مدام مشکلات را به گردن این و آن نمیاندازد. در دینورزیاش صداقت دارد. پشت مفاهیم مبهم و انتزاعیات پنهان نمیشود. زبان مدیریت را میشناسد. تجربهی مدیریت دارد. تفاوت قومی، زبانی و فرهنگی را در جامعه درک میکند. جلوتر از مردم حرکت نمیکند. پذیرفته است که پیام امتناع ۶۰ درصدی مردم در انتخابات دور اول یعنی روگردانی این مردم از این حکومت. در خیالاتاش آن ۶۰ درصد از مردم را هم موافق خود خیال نمیکند. اینها نشان یک رهبر سیاسی واقعبین است.
مهمترین اتفاق سال ۱۴۰۳ پدیدار شدن میزانی از بلوغ فکری و معرفتی است. نه میرحسین موسوی و نه خاتمی معیار صدق و حقانیت محض نیستند. انسانها صاحب خردند. این خرد تکلیف میآورد. تکلیف این است که بدون پیروی از کسی یا پنهان شدن پشت نام کسی آدمی با تکیه بر خرد خویش تصمیم بگیرد و مسئولیت تصمیم خود را بپذیرد. ذوب شدن در ولایت کسی، وانهادن زمام خرد خویش در دست دیگری است چه این ولایت ولایت خامنهای باشد، چه ولایت موسوی و خاتمی، چه ولایت تاجزاده و قدیانی و چه ولایت خانوادههای قربانیان جمهوری اسلامی. سخن هیچ کس پیش و فراتر از معیار خرد برای انسان نباید حجت باشد. جز این اگر باشد، این انسان همچنان در صغارت عقلی به سر میبرد.
تحول مهم دیگر این است که ما شهروندان ایرانی به این فروتنی معرفتی برسیم که موضع و باور خویش را مترادف و مساوی با حقیقت محض تلقی نکنیم. هیچ فرقی نمیکند که کسی به جلیلی رأی میدهد یا پزشکیان یا به هیچ کس رأی نمیدهد. تا زمانی که صاحبان هر یک از این مواضع معترف باشند که تصمیمی بشری میگیرند که ناگزیر خطاپذیر است و غبار بشریت بر آن سایه میافکند یک گام جلو آمدهایم. در میان این سه گروه هر جا ببینیم کسی با قطعیت و جزمیت، تمام حقیقت را در مشت خود میداند و متبخترانه میگوید: «من میدانم که چنین خواهد شد و جز این نخواهد شد» در مسیر استبداد حرکت میکند.
پیشتر گفتهام که هم آن ۶۰ درصد رأینادهنده تنوع و تکثر دارند هم آن ۴۰ درصدی که رأی دادند. یکسانسازی این دو گروه هم دور از خرد است هم خودخواهانه. و هر دوی این گروهها، انساناند. فرشته نیستند. ممکن است داوری یکی یا هر دو خطا از آب در بیاید. و هر دو طیف باید این آمادگی را داشته باشند که به محض اینکه ملتفت خطا بودن روش، نظر یا راه حل و موضع خود شدند، در آن موضع بازنگری کنند یا آن را کنار بگذارند. حقیقت در مشت هیچ کس نیست.
ما هم حق داریم از خردمان استفاده کنیم و مرعوب نامها – از هر طیفی نشویم – و هم وظیفه داریم به حکم انسان بودن و داشتن توانایی عقلی، داد این موهبت مهم انسانی – یعنی ناطقه و خرد – را بدهیم. فضا غبارآلود است و سرشار از مغالطه. هیچ کدام از ما تجسم و عینیت حقیقت محض نیستیم. راه جلیلیها را نروید. ترک خودکامگی کنید حتی وقتی که دارید با خودکامه میستیزید. در راه انسان بودن، در راه فروتنی معرفتی، در راه دفاع از حقیقت، فریب نهیب و ناسزا را نباید خورد. به خرد تکیه کنید. استدلال را قدر بدانید. استدلال خوب یا بد (زشت و زیبا) نداریم؛ استدلال یا روشمند و درست است یا نادرست. نادرست بود باید از آن دست کشید. استدلال چیزی نیست که ما از آن خوشمان بیاید یا نیاید. زنده باد حقیقت! از دروغ و نخوت و خودکامهگی دور شویم. به هر نامی که این فریبها را به شما بفروشند فریفته نشوید. به نام آزادی و حقیقت، مرعوب و مفتون دروغ و استبداد نشوید!
مهمترین تحول روزگار ما این است که من و شما تصمیمی بگیریم ولی همیشه این احتمال را بدهیم که دست کم اندکی احتمال خطا در داوری ما وجود دارد. میتوانید بگویید اگر چه اتفاقی بیفتد نظرتان تغییر میکند؟ در چه حالتی نظرتان تغییر میکند؟ اگر بگویید تحت هیچ شرایطی نظر من عوض نمیشود، بدانید که یا تا همین الآن خودکامهای تمامعیار شدهاید یا دارید همان راه را آرامآرام طی میکنید.
فروتن باشیم.
نوشتههای مرتبط:
- رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم زبانم مو در آورد بس که این را نوشتم: آنها...
- اعتراض کور، اعتراض مرده است بخشی از تحریمگران تندرو به چیزی کمتر از فروپاشی محض...
- به نام مردم، به کام استبداد بازی با مفاهیم موسع و مبهم و انتزاعی کانون ارتزاق...
- نکاتی برای پزشکیان در هفتهی جاری راهبرد تسطیح میدان سیاست در ایران به خیال من چنین...
- با مرغ مرگاندیش از زندگی گفتن به این پدیده باید با تآمل و صبر نگاه کرد....