سلامت همه آفاق…
۱. بدیهیترین چیزی که به ذهن هر انسان منصف و سالمی میرسد این است که «آنکه او امروز در بند شماست | در غم فردای
۱. بدیهیترین چیزی که به ذهن هر انسان منصف و سالمی میرسد این است که «آنکه او امروز در بند شماست | در غم فردای
آنچه که این روزها در ایران اتفاق میافتد یک گرهگاه ساده و مهم دارد: اتوریته. در سالهای اخیر، بنیانهای اتوریتهای که هر نظام سیاسی در
این از کارهای قدیمی است گویا که از روی صفحهی گرامافون پیاده شده است. سایه غزلهای سعدی را با آهنگ فریدون شهبازیان میخواند. سایه وقتی
پیغام روشن بود و بیابهام – و همچنان هست – که او به آنها ستم نکرد بلکه خودشان با خویشتنِ خویش دشمنی ورزیدند. خودشان جفا
سه چهار هفتهای پیش هوش و حواسام آمیخته با سورهی فاطر بود. گمان میکنم آیات اول این سوره را با صدای مصطفی اسماعیل میشنیدم (شاید
درخت چیز عجیبی است. وجود عجیبی است (نه که «موجود» عجیبی است؛ وجود عجیبی است). بیهوده نیست درخت با معرفت و با حیات نسبت دارد.
فکر نمیکنم در روزگار معاصر، یعنی همین عصر تکنولوژی و وب و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، وسوسهای قویتر و پرزورتر از نمایش خویش و
دو تصنیف در آلبوم «شورانگیز» علیزاده هست، که ورای وصفاند. مستیآفریناند این دو تصنیف. وقتی شعر خوب با آهنگ خوب و آهنگساز نابغهای مثل علیزاده