آزادی با زنجیر، آزادی بی‌شادی و آزادی ویرانی

وضعیت خاور میانه وضعیتی پیچیده و پر-ازدحام است که مدعی هم فراوان دارد. اما این پیچیدگی و ازدحام دلیلی نیست بر این‌که قطب‌نمای اخلاقی انسان از کار بیفتد. همه‌ی انسان‌ها لازم نیست – و در توان‌شان هم نیست – کنشگر و فعال سیاسی یا اجتماعی باشند. هر انسانی هم مکلف نیست از بام تا شام بنشیند به این مباد آن باد گفتن، بیانیه امضا کردن، محکوم کردن این و آن یا راهپیمایی رفتن. این کارها بیش از این‌که ناظر به عمل باشد حرف هستند و نمایش تا اقدام عملی. اما راه عملی کاهش رنج انسان‌ها چی‌ست؟ یا به فکر روش‌های زودبازده و کوتاه‌مدت‌ایم یا به روش‌های درازمدت‌تر و پایدارتر فکر می‌کنیم. ترجیح من نگاه کردن به افق درازمدت‌تر زندگی انسان‌هاست چه در خاورمیانه چه در هر جای دیگری در دنیا. اما عجالتاً باید چند نکته را دست کم از حیث روش‌شناختی روشن کرد و تذکر داد. این نکات خیلی به ظاهر ساده هستند ولی در توفان رسانه‌هایی که تخدیرگر عواطف آدمیان‌اند به سادگی جای واقعیت را می‌گیرند و تصویر واژگونه از جهان به ما می‌دهند. این ملاحظات محصول دست کم بیست سال مشاهده‌ی این وضعیت از داخل و خارج ایران است. عکس ساخته‌ی هوش‌ مصنوعی است ۱. جمهوری اسلامی نظامی

آخرین مطالب

روزنوشت‌های داریوش میم

تا غول بیابان نفریبد به سرابت

چشم‌اندازهای پیش روی ایران را باید به دقت و البته با مسئولیت سنجید و تصمیم گرفت. اولین شرط سنجش درست این است که از عواطف

ستون پنجمِ پسامدرن

ایرانیانی که از حمله‌ی نظامی علیه کشور خودشان حمایت می‌کنند، بی‌شرم و ریاکارند. حمید دباشی نیویورک – گویا اصطلاح «ستون پنجم» در سال ۱۹۳۶ توسط

گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب

شجریان آوازهایی خصوصی دارد که هر چند گاهی اوقات کیفیت خوبی ندارند ولی ظرایف و لطایفی دارند شگفت‌آور. از جمله این آواز که با نی

پایگاه «دشمن» کجاست؟

یکی از مخرب‌ترین سیاست‌های دوره‌ی زمام‌داری آقای خامنه‌ای – تحت نفوذ تندروهایی که عینیت‌شان بعداً کسانی مثل احمدی‌نژاد، رییسی و جلیلی شدند (و امثال سعید

افسانه‌ی شکست‌ناپذیری نظام

یکی از مصادیق نظریه‌های ابطال‌ناپذیر که کمابیش در همه جا به کار می‌روند و کسی هم اهمیت نمی‌دهد ببیند آیا این‌ها ارزش تحلیلی دارند یا

سخنی با مسعود پزشکیان

ابتدا می‌کنم به نقل عباراتی از بیانیه‌ی ۱۶ میر دلاور جنبش سبز که تبلورش را امروز در روی کار آمدن چهره‌ای متفاوت با قاعده‌ی این

چشم‌اندازهای پیش روی ایران ۱۴۰۳

در انتخاباتی که گذشت، سه نتیجه محتمل بود و خارج از این سه گزینه، هر اتفاق دیگری یا رؤیافروشانه بود یا شیادانه. گزینه‌ها این‌ها بودند:

رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم

زبانم مو در آورد بس که این را نوشتم: آن‌ها که از گزارش هتاکی‌های جنسیتی آدم‌هایی که همسویی سیاسی با آن‌ها دارند (از گزارش‌کننده) رنجیده‌خاطر

اعتراض کور، اعتراض مرده است

بخشی از تحریم‌گران تندرو به چیزی کم‌تر از فروپاشی محض جمهوری اسلامی راضی نبودند و به همین دلیل هر چیزی فروتر از آن و کمتر

فروتن‌ باشیم و مسئولیت‌پذیر

نسخه‌ی تصویری این یادداشت را در یوتیوب ببینید. شما آزاد،‌ مستقل، بالغ و رشید هستید. مرعوب پرخاش‌ها و نهیب‌ها و افترائات کسانی که زبان به

درباره‌ی مغالطات میزان مشارکت

از نسبت آراء چه می‌فهمیم؟ این‌که در کل ۴۰ درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند، پاسخی کوبنده به حکومت است. توضیح‌اش را قبلاً

به نام مردم، به کام استبداد

بازی با مفاهیم موسع و مبهم و انتزاعی کانون ارتزاق استبداد و تمامیت‌خواهی است. خیلی مشخص بگویم که هر وقت از سر تا پای ادعایی

نکاتی برای پزشکیان در هفته‌ی جاری

راهبرد تسطیح میدان سیاست در ایران به خیال من چنین پیش رفته است: برکشیدن پایداری‌چی‌ها در برابر تمام صف‌بندی‌های دیگر سیاسی در ایران (از جمله

با مرغ مرگ‌اندیش از زندگی گفتن

به این پدیده باید با تآمل و صبر نگاه کرد. چیزی در جامعه‌ی ایرانی در این سال‌ها ریشه دوانیده که جمهوری اسلامی سال‌های سال است

دگرگونی یا گذار فیروزه‌ای؟

صف‌بندی‌های سیاسی یکسره به هم ریخته‌اند. جامعه‌ ایرانی پوست انداخته است. جامعه‌ مدنی چند پله بالغ‌تر شده است. اهل تحریم هنوز هستند. مدافعان سنتی جمهوری

در نهفت پرده‌ی شب…

داریم به آخر خط انتخابات می‌رسیم و خوب است نکاتی را که در این سه‌هفته به نظرم مهم بوده است یک بار دیگر این‌جا فهرست

چطور به این‌جا رسیدم؟

  رفیقی پرسید چه شد که در این چند هفته موضع‌ات تغییر کرد. این را جاهای دیگر به اختصار گفته‌ام ولی برای ارجاع خودم و

شطرنج انتخابات در ایران ۱۴۰۳

  بر خلاف تصور عده‌ای که از پزشکیان توقعات عجیب و غریبی دارند، به خیال من پزشکیان آدمی است در قد و قامت رهبری سیاسی

«ما مقصریم» و «همه چیز را نمی‌دانیم»

   مناظرات تمام شد (شد؟ تلویزیونی‌اش بله). وضعیت کمابیش روشن است. با موضع‌گیری رهبر – که به گمان من زمینه‌ای برای ابهام‌زایی هم داشت، مجموع

میان ماندن و رفتن از ایران

  در انتخابات پیش رو به نظرم مهم‌ترین معیار این است که شهروندان با تشخیص و بلوغ خودشان ببینند از نظرشان چه کاری بهتر است

سیاست
webmaster

یا لابی یا لات‌بازی!

لابی کردن خوب است یا بد؟ پاسخ مختصر و سرراست من این است: بله خوب است. خیلی هم خوب است و باید تشویق شود. اما

سایه
webmaster

بلاغت، حلقه به گوش شعبده

روز سه‌شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲. دانشگاه لایدن. کنفرانس انجمن ایران‌شناسی اروپا. در پنلی درباره‌ی ادبیات فارسی، عنوان سخنرانی خانم سایه اقتصادی‌نیا چنین بود: «بلاغت در

مفردات آزادی – ۱۶

یک بار دیگر اتفاقات اخیر جهان را مرور کنیم. جنگ داخلی سوریه تمام شد. بشار اسد که تا همین دیروز قصاب خوانده می‌شد، حالا قهرمان

روزه‌ی خردمندان اهل ایمان – ۱

امسال توفیق اگر دست دهد به تفصیل پاره‌هایی خواهم نوشت درباره‌ی ماه رمضان و سنت روزه‌داری میان شیعیان اسماعیلی. نخستین نکته‌ای که این‌جا به اختصار

هوشنگ ابتهاج و انقلاب ۵۷

امسال نخستین سالی است که سایه از جهان رفته است. تجربه‌ی سایه از سال‌های سیطره‌ی جمهوری اسلامی، تجربه‌ای است تلخ و گزنده که تنها یکی

مفردات آزادی – ۱۵

پیدا کردن گره‌گاه‌های پیوستگی و هم‌افزایی مهم است. از آن مهم‌تر پیدا کردن دلیل این پیوستگی و اتحاد است که مهم است. کجا انسان‌ها به

مفردات آزادی – ۱۴

پیام تازه‌ی میرحسین موسوی مضمونی کلیدی دارد که قلب تپنده‌ی همگرایی برای آینده‌ای برای همه‌ی ایرانیان بدون هیچ تبعیضی است: «چه باید کرد تا چهل

مفردات آزادی – ۱۳

انقلاب ۵۷ از لحظه‌ی آغازش تا کنون بی‌شمار کسان را آواره و بی‌خانمان کرده است. خیل کسانی که از این کشتی رو به غرق می‌گریزند