اسیر هیجان نشوید
روز دهم جنگ است. ایران به رغم مداخلهی آمریکا در جنگ به سود اسراییل به زانو در نیامده است. سناریوهای مختلفی را میشود برای روزهای آینده پیشبینی کرد (هر کدام با نتایجی که به هر حال تلخاند). این پاره از این سلسله یادداشتها دربارهی پدیدهای است که سوار است بر عواطف مردم (در هر سویی) و در بیشتر موارد اتکایی بر واقعیتهای موجود ندارد: رجزخوانی!
رجزخوانهای داخلی
یکی از نمونههای بارز رجزخوانی، رجزخوانیهای تندروهای داخلی حکومت ایران است که بیش از ۴ دهه است انواع هزینههای کمرشکن را نه تنها برای مردم ما بلکه برای حکومتی که خودشان مدعی دفاع از آن هستند ایجاد کردهاند. از رجزخوانی در جنگ ایران و عراق («جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم») و رجزخوانیهای داخلی در برابر مردم ما، و در برابر زنان ما، تا رجزخوانیهایی که مستقیماً به حوادث جاری مربوطند: شعار محو اسراییل از صفحهی عالم، رجزخوانی تندروها برای رفتن به سوی سلاح هستهای، رجزخوانی برای بستن تنگهی هرمز. این جنس رجزخوانیها تهدیدی علیه امنیت ملی هستند. از انواع دیگر رجزخوانیهای هزینهآفرین یا ماجراجوییهای سبکمغزانه، حمله به سفارت آمریکا در اوایل انقلاب، حمله به سفارت بریتانیا، حمله به سفارت دانمارک، حمله به سفارت عربستان سعودی و موارد زیادی از این دست که عوامل پیدا و پنهاناش برای همه شناخته شدهاند. این را باید به روشنی گفت که سلسلهجنبانان این ماجراجوییها و رجزخوانیها تهدید جدی علیه امنیت ایراناند – در هر کجا و هر مقامی نشسته باشند.
رجزخوانهای خارجی
رجزخوانهای خارجی هم زیاد داریم و داشتهایم. رجزخوان شمارهی یک البته اسراییل است. کافی است رسانههای خود اسراییل و رسانههای اجارهای اسراییل مثل ایران اینترنشنال و منوتو را ببینید. رجزخوانی بیوقفه ادامه دارد. یکی از معضلات رجزخوانی این است که چون پایی در واقعیت ندارد، گوینده ناگزیر برای موجه کردن سخناناش متوسل به جعل خبر، دروغپردازی و مبالغههای عجیب و غریب میشود.
درنگ کنید؛ چشمبسته نپذیرید
شیفته و مرعوب رجزخوانیها نشوید. هر چیزی را که میشنوید بلافاصله قبول نکنید. درنگ کنید. سؤال بپرسید. آیا شدنی است؟ یا گوینده دارد آرزوهایاش را به شکل واقعیت بیان میکند؟ فراموش نکنید. ده روز از جنگی گذشته است که مدافعان و مسبباناش به هدفمند بودن و نقطهزدن بودن آن باور داشتند و فکر میکردند بلافاصله به پیروزی میرسد. از جنگی صحبت میکنیم که هواداران سینهچاکاش انتظار داشتند مردم خود ایران سلاح به دست بگیرند و در کنار تجاوز اسراییل با حکومت بجنگند. این نمونه و مصداق عریان رجزخوانی بود. رجزخوانان و ماجراجویان را از هر سویی تشخیص بدهید و آنها را با دلسوزان و مشفقان بر ایران و انسانها اشتباه نگیرید.
این مردم عزیز
سخن آخر این است که مردم ما از شگفتآورترین مردمان عالماند. شهامت و دلیریشان در مواجهه با این مصیبت حیرتآور است.

تمام تحریکهای بدخواهانشان هنوز نتوانسته است آنها را به میدانی بکشاند که تمام هستیشان را پای هوسهای رجزخوانان داخلی و خارجی آتش بزنند. غریزهی بقاست؟ بلوغ و فرزانگی تمدنی است؟ هر چه هست بینظیر است و یگانه. زنده باد ایران! زنده باد ایرانی!
نوشتههای مرتبط:
- از کدام مردمانیم؟ مردم باقی بمانید. مردمی نشان دارد. مردم آنها نیستند که...
- بازی اسراییلی با روان ایرانی خوب است حالا به عقب برگردیم و ستون فقرات تبلیغات...
- چنگ بر صورت مادر گام اول این کابوس خونآلود به پایان رسید. آتش بس...
- این جنگ با همهی ماست لابد این روزها از بسیاری جاها شنیدهاید یا دیدهاید که...
- جمهوری اسلامی و ایران؛ بی نوا وطن دو معنای وطن وطن یعنی خاک؟ سؤال سادهای نیست واقعاً....