خاتمیت مرجعیت یا آغاز گمانهزنیها از سر یقین؟
مقالهی تازهای که مهدی خلجی در مؤسسهی تحقیقاتی واشنگتن نوشته است (البته یک ماهی از تاریخ انتشار آن میگذرد ظاهراً) دهها پرسش برایام ایجاد کرد
مقالهی تازهای که مهدی خلجی در مؤسسهی تحقیقاتی واشنگتن نوشته است (البته یک ماهی از تاریخ انتشار آن میگذرد ظاهراً) دهها پرسش برایام ایجاد کرد
میگویم: «چرا روی از خلایق نهان میکنی؟ چرا مدام خرقِ عادت میکنی؟ چرا کارهایی میکنی که خودت هم تهِ دلات باور داری که اگر نکنی
الآن تلویزیون دارد مصاحبهی برنامهی هاردتاک را با آیتالله هادوی تهرانی نشان میدهد که علیالظاهر از مریدان آقای مصباح است. نکتهی جالب اینجاست: یکی از
مثل اینکه هر چه من مینویسم ماجرا پیچیدهتر میشود. خوب بگذارید فهرستوار بنویسم چه میگویم: ۱. در ادبیات فارسی هم فحش و ناسزای آب نکشیده
بله! آن مواعید هم که کردی، مرواد از یادت! عید فطر حضرات مبارک باد! میخواستم باز رودهدرازی کنم و بحث تئوریک پیش بکشم. دیدم زیاد
مدتهای درازی است میخواهم چیزی بنویسم دربارهی موسیقی و موسیقی زیرزمینی. اخبار بیبیسی و پوششی که رادیو زمانه به آن میدهد باعث شد این بار
آیا علی ابن ابیطالب با بقیه فرق دارد؟ وقتی میگویم بقیه، مقصودم هم سایر انسانها – که خارج از دایرهی امامت و وصایت به اعتقاد
تا دوستان دیده و نادیده به خاطر قصور و تأخیر در معرفی ساکن جدید ملکوت، ما را آماج ملامت و سرزنش نکردهاند، زودتر بنویسم که
وسط روز است و دارم مناجات ربنای شجریان را گوش میدهم. بیرون نیم ساعت شده است که بیمحابا باران میبارد، بارانی شدید. باورنکردنی است. انگار
در یادداشت قبلی که در پاسخ، جوابیهی عبدی کلانتری نوشتم، وعده کرده بودم که دنبالهی بحث را پی بگیریم. اکنون چند نکتهی تازه به یادداشت
آدم هر اندازه هم که فضل و هنر داشته باشد و برکت معنویت و دولتِ اینجهانی نصیباش باشد، همیشه در معرض آفتی پنهان و خزنده
باید از عبدی کلانتری بیکران سپاسگزار بود که باب بحثی را گشود که اگر او آغازگرش نمیشد و با مهر و حسن ظن، پیاش را
دوستی که حق دوستی را ادا نکند و هنگام رنج و دلشکستگی دوست، باری از دلاش بر ندارد، در دوستی و مروت سست است. نوشتهی
نوشتار تازهی عبدی کلانتری در نیلگون زمانه بار دیگر مرا به بحث قبلیام کشاند. چند روز پیش در خانه صدای عبدی را میشنیدم که نوشتهی