به اسم خدا
در گذشته هم آیا وضع بر همین منوال بود؟ تاریخ گواهی میدهد که در گذشته فراوان بودند عدهای که پشت دین سنگر میگرفتند و کارشان
در گذشته هم آیا وضع بر همین منوال بود؟ تاریخ گواهی میدهد که در گذشته فراوان بودند عدهای که پشت دین سنگر میگرفتند و کارشان
فرض کنیم قرار است زندگی جاویدی بعد از مرگ باشد (یا حتی نباشد). آیا حق داریم از این دنیا لذت ببریم و از هر چه
بار دگر آمدیم تا شود اقبال شاد دولت بار دگر در رخ ما رو گشاد سرمه کشید این جهان، باز ز دیدار ما گشت جهان
این را یادم رفته بود بنویسم که وقتی سریال اعترافات پخش میشد، این بیچارهی کیان تاجبخش میگفت: «آقای پوُپر» (Pooper)! نمیگفت: «پُپِر» (یا حتی پاپر،
دارم قسمت دوم سریال اعترافات، نسخهی سال ۸۶ را تماشا میکنم. فقط دارم ریسه میروم از خنده. چند قلم از واقعیتها و لطیفههای ماجرا را
در این سفر اخیری که به ایران داشتم، در همان دو سه روزی که مشهد بودم، هر وقت مجالی فراهم میشد و یکی دو ساعتی
آیا احکام فقهی اسلام جاودانی است؟ پاسخ به این مسأله را چه کسی میدهد؟ سخنان تازهی جواد لاریجانی دربارهی سنگسار، الحق که سخنان شگفتی است
نمیدانم امروز یاد چه افتاده بودم که برگشتم وبلاگام را دیدم و دلم پر زد برای همهی یادداشتهای روزانه، حکایتهای تدریجی، تصویرهای لحظه به لحظه
بدون هیچ تردیدی، روشنفکران دینی، از هر طیف و دستهای، در نیم قرن گذشته، نقش مهمی در بازخوانی دین در ایران داشتهاند و خدمات بزرگی
امروز یک بار با بغضِ تو بغض کردم و دو بار با صدای لرزان و گریان تو سخت گریستم. امروز چنان مرا به آسمان بردی
حتماً اخبار را مرتب دنبال کردهاید. نه فقط اخبار این چند روز اخیر را، بلکه اخبار چند سال اخیر را. در اکثریت قریب به اتفاق
یادداشت ۱۸ تیرانهی خوابگرد را که دیدم، از خودم پرسیدم روز ۱۸ تیر ۷۸ کجا بودم؟ تهران، میدان فاطمی! درست در اوج درگیریها من تهران
نیم ساعت شده است که بیوقفه دارد میبارد. آسمان سوراخ شده است انگار. بانو میگفت از صبح دارند به مردم هشدار میدهند که رگبار سختی
نمیدانم چرا صاحب سیبستان سرش را به درد آورده است و این همه شرح فلسفی معرفتی نوشته است. تمام حرفهایاش به جا و معقول، اما مهدی یک
هفتهی پیش، درست شب قبل از برگشتن به لندن، داشتم با عزیزی دربارهی این حرف میزدم که هنرمند جماعت، به ویژه آنها که با هنر
فکر کنم لازم است این را در وبلاگام بنویسم. کسانی که این وبلاگ را میخوانند یا ایمیل میزنند حق دارند بدانند چرا از من خبری
خیلی ذوق دارد همینجور بیهوا لپتاپ رو در مهرآباد باز کنی و توی ترمینال دو نشسته باشی ولی از ترمینال یک سیگنال وایرلس بگیری! خوبی