از پاکستان تا ایران: سیاست‌های دوگانه

حتماً اخبار را مرتب دنبال کرده‌اید. نه فقط اخبار این چند روز اخیر را، بلکه اخبار چند سال اخیر را. در اکثریت قریب به اتفاق ماجراهای تروریستی دنیا که پای اسلام هم در آن‌ها در میان است، همیشه نام پاکستان در صدر است. پاکستان ستون فقرات پرورش تروریسم در منطقه است. درست است که بهترین میدان تمرین افغانستان بوده و هست؛ درست است که عراق شاهد خشونت‌های عملی القاعده است (حساب فلسطین و لبنان اندکی به این‌ها فرق دارد)، اما پاکستان کشوری است اسلامی که خشن‌ترین بنیادگراهای اسلامی از آن بیرون می‌آیند. تا به حال در این ماجراها یا نامی از ایران برده نشده است یا عمدتاً ایران در حاشیه بوده است. اما سازمان‌های بین‌المللی همیشه ابتدا ایران را هدف قرار می‌دهند، همیشه نام ایران است که در رأس حامیان تروریسم است. چرا؟ مدتی پیش حامد کرزی به سختی از مشرف انتقاد کرده بود که طالبان را پناه داده و آموزش می‌دهد و آن‌ها را سرکوب نمی‌کند. مشرف هم می‌گوید در این کارها دخالتی ندارد و آن‌ها خودسر هستند. پیشاور و شهرهای مرزی پاکستان با افغانستان بیغوله‌‌هایی امن برای شورشیان و افراطیون و حامیان پیاده شدن احکام شریعت است. اما آمریکا حتی یک بار به دولت پاکستان فشار نیاورده است. چرا؟

عده‌ای طلبه در پاکستان به پاسگاهی حمله می‌کنند و زن و مرد با اسلحه خواستار پیاده شدن احکام شریعت می‌شوند (لینک خبر در بی‌بی‌سی) و بحرانی درست می‌شود که چندین روز است ادامه دارد و هنوز خاتمه نیافته است. در ایران هرگز نمونه‌ی چنین چیزی را می‌بینید؟ در ایران ۱۸ تیر رخ می‌دهد، اما کسی جرأت نمی‌کند اسلحه به دست بگیرد و خواهان پیاده شدن احکام شریعت شود و در برابر دولت به پا خیزد (مگر البته دولت دولت خاتمی باشد!). ولی این تفاوت بنیادی از کجاست که همه‌ی تروریست‌ها از عراق، عربستان، افغانستان، پاکستان، اردن، لبنان و کشورهای دیگری غیر از ایران می‌آیند و تا به حال در این همه حوادث تروریستی نام یک ایرانی هم ذکر نشده است، و دولت ایران هم با مسببان این حوادث هیچ نسبتی نداشته، اما باز هم ایران است که نام‌اش مترادف است با تروریسم؟ و عجیب‌تر این نیست که آمریکا هنوز نمی‌خواهد تکلیف‌اش را با سازمان مسعود رجوی یکسره کند؟ تحلیل این ماجراها نیاز به دانش سیاسی پیچیده‌ای ندارد. کافی است فقط اخبار را ببینید. اخبار مثلاً بی‌بی‌سی یا سی‌ان‌ان را. فقط واقعیت‌ها را بدون تفسیر اضافی ببینید. یک نتیجه کاملاً مشهود است: معیارهای دوگانه؛ دورویی سیاسی آشکار. پاکستان عملاً لانه‌ی تروریسم است، اما مگر آمریکا به آن‌جا لشکرکشی کرده یا برای‌اش خط و نشان می‌کشد؟ عربستان تنها کشور مسلمان است که مو به مو احکام شریعت را اجرا می‌کند، دست دزد قطع می‌کند، زنان از بسیاری از حقوق انسانی خود در آن محروم‌اند، و ده‌ها نمونه از نقض آشکار حقوق بشر در آن‌جا می‌توان یافت (که یک دهم آن را در کشوری مثل ایران نمی‌تواند دید؛ با وجود تمام افراط‌هایی که در ایران هست)، اما آمریکا و «جامعه‌ی بین‌المللی» در برابر عربستان سکوت می‌کند و سال‌های سال است که سکوت کرده است. چرا؟

خیلی خوب است یکی تحقیق مفصلی درباره‌ی تندروی‌های دینی پاکستانی‌ها انجام بدهد. سنی‌های افراطی پاکستان که پیوندهای استواری با وهابی‌ها و طالبان دارند، چگونه به این‌جا رسیده‌اند و کی مسلمان شده‌اند و در تاریخ خود چه چیزهایی دارند؟ ده‌ها پرسش بی‌پاسخ در پاکستان است. تحلیل بهتر و منصفانه‌تری از وضعیت پاکستان و عربستان و افغانستان، شاید راه برون‌رفتی از کلاف سر در گم تندوری‌های دینی و خشونت به نام دین نشان بدهد.

بایگانی