این استثنای پر حشمت!
«قومی را محبت خدای تعالی فرانماز و روزه آرد، و قومی را فرمانِ خدای، و قومی را اجلال و اعظام، و قومی را هیبت و
«قومی را محبت خدای تعالی فرانماز و روزه آرد، و قومی را فرمانِ خدای، و قومی را اجلال و اعظام، و قومی را هیبت و
این هم یکی دیگر از نوروزانههای طربستانی. گلهای تازهی ۳۱، با صدای شجریان و دو غزل از حافظ. حال و هوای سرخوشانه و نوروزانهای دارد.
«اولاً بر تو و بر عموم فرض است که نماز بیاموزی. اول علماش حاصل کنی پس به عمل مشغول شوی! و چون خدا گوید «فویلٌ
«ای برادر عزیز! ایدک الله بتوفیق طاعته، چندانکه توانی ظلم مکن، و وا ظالمان مباش، الا لعنه الله علی الظالمین، فراموش مکن! و تا توانی
برای گشایش سال ۸۹، بهترین هدیهای که به فکرم رسید، دو آواز از شجریان است از مجموعهی گلهای تازه: شمارهی ۳۱ و ۴۲. مشخصات برنامهها
تا ساعتی دیگر سالی تمام میشود که در آن دوستِ نازنینی را از کف دادم و از هر چه تا به حال نوشته باشم، نمیتوانم
در این ساعتهای آخر سال، فکر کردم بهترین چیزی که میتوانم بنویسم اینجا غزلی است از سایه که هر بیتاش را به شکلی در این
روزهای درازی است به این فکر میکنم که کاری که نظام با مخالفان و منتقداناش کرده است، یا در واقع کاری که نظام با خودش
فکر میکنم اکنون که سالِ دشوار، سال کشف و سال خودشناسی ۸۸ به پایان میرسد، وقت است که به فکر ادای دین بیفتیم. ملت ایران،
حال و هوای نوروز است و دو سه روزی است آوازی در بیات ترک را از شجریان گوش میدهم. برنامهی شمارهی ۱۴۴ گلهای تازه را.
محمود فرجامی دعوت به چیزی کرده است که وقتی من اجابتاش کنم شاید نتیجهاش عجیب باشد. سالهاست کوشش میکنم به سوی قطعیت و جزمیت نروم.
ماجرا ساده است: هستند میان ما کسانی که از زشتی، از درشتی، از پلشتی و از رذایل گریزاناند و با آنها زندگی نمیکنند. خشم و
این موسیقی باید برای بسیاری آشنا باشد: موسیقی متن برنامهی جادهی ابریشم که سالها پیش از تلویزیون ایران پخش میشد. این موسیقی را کیتارو یا
اکنون بیش از هشت ماه است که از تولد جنبش سبز گذشته است. فراز و فرودهای متعددی را دیدهایم. راه پر سنگلاخی را هم تا
شعر در تار و پودِ زندگی ایرانیها تنیده شده است. از موسیقی ما گرفته تا ادبیات و سخنرانی حتی دولتمردان، همه جا رد پا و