«ای برادر عزیز! ایدک الله بتوفیق طاعته، چندانکه توانی ظلم مکن، و وا ظالمان مباش، الا لعنه الله علی الظالمین، فراموش مکن! و تا توانی راحتی به درویشان میرسان، و مال و جاه و قلم و زبانِ خود را در راهِ عاجزان خرج کن، که روزی خواهی و دست ندهد. و چون خواهی که شرّ کسی از تو مصروف بود، تو شرّ خود از دیگران مصروف دار! و هیچ اندیشه مدار. و این راهی است عظیم که تو را وانمودم. اگر توانی و دانی که چه میشنوی. و یقین دان که چون تو شرّ خود را از دیگران واداشتی، شرّ هیچ کس به تو نرسد. در آن کوش که شرّ خود از خود کفایت کنی که چون شر از تو برخیزد، همهی عالم را دوستِ خود بینی!
و در هر حال که آدمی بود نشاید که طمع از خدا منقطع کند. تو نیز اگر چه دوری از دین، طمع نشاید که منقطع کنی. راهِ تو آن است که خیر چندان که توانی به درویشان رسانی، و علی الخصوص به دوستانِ او. و چندانکه توانی شر خود را دفع کنی از خود و از دیگران. والله یجمعک من أمه محمد. والسلام.»
نامههای عین القضات همدانی، ج ۲، ص ۳۴۳.
مطلب مرتبطی یافت نشد.