اعادهی حیثیت از فضاهای عمومی
فضاهای عمومی جامعه، متعلق به عموم مردم است؛ مالکیت شخصی و خصوصی در فضاهای عمومی نه تنها بیمعناست بلکه نقض وقیحانهی قانون است. نمونههای فضاهای
فضاهای عمومی جامعه، متعلق به عموم مردم است؛ مالکیت شخصی و خصوصی در فضاهای عمومی نه تنها بیمعناست بلکه نقض وقیحانهی قانون است. نمونههای فضاهای
خبر برچیده شدن بازداشتگاه کهریزک ظاهراً خبر خوبی است، اما معنا و مضمون هولناکتری هم دارد: برچیده شدن بازداشتگاه، یعنی منتقل شدن بازجویان، خاطیان و
میخواستم دو نکته را در ذیل یک یادداشت بنویسم به نحوی که هیچ یک از آنها تحتالشعاع دیگری واقع نشود. بعید است بتوانم چندان بلیغ
ندیدم به گیتی که نامآوری زند تیر بر سینهی دختری مگر دونِ پستِ فرومایهای و یا آنکه باشد ز غیرت بری ندا آمد از آسمان
پرداختن به مسألهی انتصاب مشایی به معاونت اولی احمدینژاد مسألهی ما نیست. چه این ماجرا دفعالوقت باشد و منصرف کردن افکار عمومی از اصل وقایع
جامعهی بشری در قرن بیستم و بیست یکم گامهای بلندی برداشته است. جهان از تصور دولتی که همه کاره بود، فعالِ ما یشاء بود، لا
سالهاست که در کشورِ ما، اجرای قانون تبدیل به عملی لغو و بیهوده شده است. به عبارت دیگر، آنچه که در عمل اتفاق میافتد اجرای
مغز سخنان معترضانه، درشت و خشمآگین محمد یزدی، در واکنش به روایتی که هاشمی رفسنجانی از سید بن طاووس نقل کرد، این معناست: مشروعیت حاکمیت
توضیح مهم: این متن ویرایش نشده است و در ساعتهای آینده شاید نکاتی به آن اضافه یا از آن کاسته شود. هاشمی امروز همچنان سخن
ملت ایران و جناحهای مختلف سیاسی تا امروز باید به آن درجه از بلوغ رسیده باشند که بدانند هاشمی رفسنجانی کیست، ظرفیتهای او چیست و
کسانی که با تاریخ انقلاب فرانسه آشنا هستند و ماجراهای امروز ایران را به دقت دنبال کردهاند، خواهی نخواهی (یا شاید به همین اشارهی من)،
پس از وقوع فاجعهی ۱۱ سپتامبر، یکی از جملاتی که ورد زبان تحلیلگران سیاسی جهان شد این بود که آمریکای قبل و بعد از ۱۱
یک بار دیگر نوشته بودم که مزیت و فضیلت احوالات باطنی و سلوک شخصی به نهان بودنشان است. به جلوت کشاندن عقایدی که قاعدتاً باید
در میان آنچه این روزها میخوانم – جدای تحلیلهای سیاسی و عملی – یک چیز بیش از هر نکتهی دیگری برجستهتر شده است و آن
تنم پارهپاره شده از ضربههای مرد سفاک… من ایستادهام تا رأی خود را پس بگیرم… Flash Player upgrade required
این روزها همه مینویسند. همه میگویند. دوست و دشمن، «خودی» و «غیرخودی» از «نخنما» بودن پروژهی اعترافگیری مینویسند. اما اتفاقِ تازهتری هم افتاده است. ماجراهای
دو سه هفتهای است میخواهم این را بنویسم که چرا در کشور ما قانون این اندازه بیقدر و منزلت است. گفتم باید صبر کرد تا
روز میلاد حضرت امیر است. این هشدارها البته اگر قرار بود سودی دهد، پیش از ریخته شدن خون بندگان خدا سود میکرد. برای ثبت در
توضیح: این متن را من بازنویسی کردهام و بعضی از بخشهایاش را ویرایش کردهام. مضمون همان است که بود. تلاشام تنها این بوده که راه
پیش از اینکه چیزی بنویسم، خوب است این بند از آخرین بیانیهی میرحسین موسوی را بخوانیم: «امید به صرف گفتن و شنیدن شکل نمیگیرد و