دیدم که آقای شاهرودی که رییس قوهی قضاست، افاضه فرمودهاند که: «تمامی کسانی که به «نحوی از انحاء» با شبکه های ماهواره ای همکاری نمایند و یا «در قالب هسته های سازمانی که از طریق سایت های اینترنتی ایجاد می شود» عضو شوند، براساس قانون مجازات اسلامی، مجازات خواهند شد.»
از آقای شاهرودی بعید است که نداند «قانون» در کشور جمهوری اسلامی چطور تصویب میشود. قانون ابتدا باید توسط نمایندگان مجلس بررسی شود و در سریعترین موارد بعد از سه یا چهار ماه مصوب میشود و تازه آن وقت است که قانونی میشود لازم الاجراء. قوانین جمهوری اسلامی ایران، قانون خصوصی ندارد. نمیشود در خلوت بدون اطلاعرسانی به عموم تصمیم بگیرید که فلان کار از نظر شما غیر قانونی است و بعد هم سابق و لاحق را به تشخیص خودتان مجازات کنید. قوهی قضاییه، مسؤول وضعِ قانون نیست. قوهی قضا کارش باید استیفای حقوق ملت باشد، نه داروغهگی و محتسبی و ایجاد رعب و وحشت! تقوای الهی را کجا از یاد بردید، حضرت آیتالله! اگر بنا به همان مادهی ۴۹۸ قانون، شما خودتان امنیت کشور و امنیت ملت را بر هم زده باشید، چه کسی باید گریبانِ شما را بگیرد؟!
البته این اتفاق مطلقاً تازه نیست. این بیرسمی و وقاحت را رییس دروغزن دولت نهم بنیان نهاد. چهار سال است که آقای احمدینژاد یکتنه در مقام مدعی العموم، رییس قوهی قضا، دستگاه مقننه و مدیر کل جهان (!) در آن واحد ظاهر میشود. اتهام میزند و سند ارایه نمیکند (البته همیشه در حد حرف اسنادش موجود است و حتی یکی هم به قوهی قضا نمیرسد!)، بدون اینکه بگوید مگر اصلاً کار رییس جمهور شکایت کردن از این و آن یا افشاگری علیه ارکان همین نظام است. اگر یکی همان روز به رییس قوه ی مجریه نهیب محکمی زده بود که شأن خودش را بشناسد و در کار قوهی قضا و قوهی مقننه دخالت نکند، کار به جایی نمیرسید که آقای فیروزآبادی دربارهی سیاست خارجی کشور و انرژی هستهای حرف بزند.
اگر قوهی قضا مستقل بود و قوهی مقننه جایگاهاش را میشناخت، کار به جایی نمیرسید که نمایندهی مجلس لباس مدعیالعموم را بپوشد و هوس کند از آقای موسوی شکایت کند! مگر نمایندهی مجلس کارش شکایت کردن از موسوی است؟ مگر نمایندهی مجلس حق دارد تشخیصهای فردی خودش را از تریبون مجلس و به اقتضای شغل نمایندگیاش مثل مدعیالعموم ارایه کند؟ مگر کشور چند مدعی العموم دارد؟ بسیج دانشجویی هوس میکند ۱۰ سال حکم زندان برای موسوی صادر کند، هر ناشستهرویی هم برای ملت حکم اعدام صادر میکند. در کشور ما همه، همهکاره شدهاند! معلوم نیست این قانون را برای که نوشتهاند اصلاً.
حیرتآور نیست که رییس جریدهی دریدهی کیهان تا نامِ حزبِ موسوی را میشنود، هوس میکند او را در ردیف خوارج بنشاند و بگوید چشمِ فتنه را باید کور کرد؟ میدانید معنای سرراست این حرف چیست؟ یعنی تعطیل قانون! یعنی مهمل شمردن قانون مصرح کشور! یعنی تف به روی ملت انداختن! وقتی آزادیهای مصرح و مسلم مندرج در قانون اجازهی تأسیس حزب، تشکیل تجمع، و حتی اعتراض به نظام سیاسی را در چهارچوب قانون، به یکایک افراد ملت میدهد، چه معنایی دارد که یکی زباناش را دراز کند و مخالفاناش را به اوصافی بخواند که بیش از هر کسی شایستهی خودِ اوست؟ وانگهی مگر مرجع تشخیص قانونی، مدیر مسؤول یک روزنامه، یا مسؤول بسیج است؟
خوب وقتی رییس قوهی مجریه، در جایگاه قاضی و دستگاه عدالت مینشیند و کارِ خودش را انجام نمیهد و هنگامی که رییس قوهی قضا طی مراحل قانونی تصویب یک قانون را نادیده میگیرد و در اطاعت از قوهی قاهره سر از پا نمیشناسد، و هنگامی که نمایندهی مجلس، بر مسند مدعی العموم مینشیند و اوامر غلاظ و شداد صادر میکند، واقعاً باید توقع داشت در چنین کشوری سنگ روی سنگ بند شود؟ عقلای قوم و علمای امت کجا رفتهاند که این همه قانونشکنی و قانونگریزی صریح را ببینند؟
مقامات کشور فکر میکنند به صرفِ اینکه در جایگاهی نشستند، حق دارند هر چه به دهانشان میرسد بگویند و ملت هم باید لب فرو ببندند و لغزش و تخطی آنها از قوانین صریح کشور را گوشزد نکنند. اگر از خدا نمیترسید و پروای روز محشر را ندارید، لااقل به همان قانونی بازگردید که مدعی صیانت آن هستید.
خواهند از سلطان امان، چون دزد افزونی کند
دزدی چو سلطان میکند، پس از کجا خواهند امان؟
اینها هر چند نشانههایی از یک بیماری قدیمی است، اما شدت گرفتناش به شرایط کودتایی کشور بر میگردد. آقای شاهرودی در موقعیتی نیست که تفسیر مضیق کودتاییان را به جای برداشت آزاد قضات از مواد قانونی مورد اشارهاش بنشاند. ایشان که دارد از این خانهی ویران میرود خوب است در همین اندک مجال باقیمانده اگر برای جبران مافات یا دادخواهی از مظلومان و مصدومان این حوادث و محاکمهی کودتاگران و قاتلان و حرامیان دست و پایی نمیکند، دست کم دیگر خانهی آخرتاش را از این که هست ویرانتر نکند.
کاش امروز که روز ولادت مولای متقیان است، کمی به خودتان بیایید و از این همه قانونگریزی و این همه بیتقوایی و معاصی عظیمی که در لجهاش دست و پا میزنید توبه کنید. کاش شما توبهفرمایانی که به شکنجه و تهدید از مردم اعتراف میستانید، به خاطر بیاورید که روزی خواهد رسید که بدون هیچ شکنجهای، اعضا و جوارح خودتان علیهتان شهادت خواهند داد!
پ. ن. اظهر من الشمس است که کاری که سپاه و گروه گرداب میکند، از مصادیق بارز بیاعتنایی به قانون و به عبارتی اثبات ناکارآمدی و بیکفایتی قوهی قضا و سایر دستگاههای قانونی است. جز این اگر بود چرا باید سپاه که کارش اساساً چیز دیگری است وارد حوزهای بشود که هیچ ربطی به شرح وظایفاش ندارد؟ «و فی ذلک آیات لقوم یتفکرون»!
مطلب مرتبطی یافت نشد.