شهریور ۱۳۹۸

در دفاع از خردمندی و سلامت

وضعیت سیاسی ایران در داخل و خارج به خیال من بن‌بست بی‌فروغ و ملال‌آوری شده است که همه چیزش حواله به تقدیر می‌شود. در کنار

گنج روان

بیتی از غزل حافظ با مطلع «سالها پیروی مذهب رندان کردم» هست که به دو روایت ضبط شده: یکی: سایه‌ای بر دلم ریشم فکن ای

شهر آشنایی

این تعبیر «آشنایی» را میان سخنان اهل معرفت زیاد می‌توان یافت. قصه‌اش دراز است. برمی‌گردد – شاید – به قصه‌ی آفرینش و عهد و میثاق

از خلاف آمد عادت

معمولاً این کارها را نمی‌کنم اما همین تک‌بیت را با صدای شجریان گوش کنید. عرض دیگری ندارم.  

ما چه داریم؟

پرسش ساده‌ای است: چه داریم؟ پاسخ هم به همین سادگی است ولی دو پهلوست: همه چیز و هیچ چیز. وقتی سخنان محسن نامجو را در