بیتی از غزل حافظ با مطلع «سالها پیروی مذهب رندان کردم» هست که به دو روایت ضبط شده: یکی: سایهای بر دلم ریشم فکن ای گنج مراد | که من این خانه به سودای تو ویران کردم. دیگری هم به شکل: سایهای بر دلم ریشم فکن ای گنج روان. هر دو روایت آن لطافت معنا را دارند ولی طبعاً دومی اشارهای به آدمی دارد. مخاطب حافظ گنج مثل گنج زیر خاک و مدفون نیست. گنجی است که روان است و متعین و انسانوار. یعنی مخاطب گنج نیست. انسانی است که خود گنج است و گنجها در تمنای اویند. این گنج روان عدیل همان سرو روان است. و گرنه گنج و سرو و این تعابیر استعاری هنری ندارند. دلالتهای اینها و متعلقشان مهم است. اما اینکه شجریان به آواز خوانده و گفته گنج مراد هیچ از زیبایی و درخشش آواز نمیکاهد. این دو دقیقه را گوش کنید و لذت ببرید.
مطلب مرتبطی یافت نشد.