خرداد ۱۳۸۳

تمثال حضرت جان کین اعلی الله مقامه

در راستای این‌که ظهیر درگاه ظاهراً اشتیاق وافر و ارادت غریبی به رؤیت مسوده‌ی تصاویر آن عالم استرالیایی کانادا دیده‌ی بریتانیا نشسته‌ی برلین رفته پیدا

فاخته‌ی ملکوتی

ولیعهد جانتصدقتان گردم! مرقومه‌ی شریفه‌ی والاجاه ولیعهد بزرگ بارگاه عز وصول یافت و به رؤیت چشمان خاقان جم اقتدار رسید. از ضمیر منور ولیعهد درگاه

دست ما کوتاه

مدتی پیش‌تر از این باید این یادداشت را می‌نوشتم. نزدیک به یک ماه است که دسترسی من به اینترنت شدیداً‌ محدود شده است و در

آن دستان هنرمند

گشایش چیزی هست. در آن اعماق چیزی هست که در تار و پود هستی من تنیده است. کسی باید باشد که با هنرمندی دستی در

حکایت اشراق ملکوتی

ساعتی است که منتظر کسی نشسته‌ام تا بیاید. در این فاصله به مطلبی اشاره می‌کنم که در قصه‌ی غربت غربی طرح کرده بودم. چند نکته

دموکراسی ایرانیان

امروز جلسه‌ی مفصلی داشتم با جان کین درباره‌ی سفر اخیرش به ایران. یکی از نکات برجسته‌ی سفرش البته دیدار با سران جبهه‌ی مشارکت بود که

قصه‌ی غربت غربی

درباره‌ی ملکوت غربی [Occidnetal Malakut] در مطلب قبلی نوشتم. هنوز نمی‌دانم آیا سایر حلقه‌نشینان تمایلی دارند که به انگلیسی مطلب بنویسند یا نه. وبلاگ انگلیسی همچون

ملکوت غربی

بالاخره از سر این بیم گذشتم! امروز ملکوت غربی را به عرصه وبلاگ‌‌ام آوردم. بعد از این همه درنگ و تأخیر ملکوت را به انگلیسی

دل به عشوه‌ی نازیان

این چند روز گرفتار رسیدگی به کارهای معوقه پایان‌نامه‌ام هستم و ناچارم مروری دقیق بر رویدادهای هفت هشت‌ساله‌ی اخیر ایران داشته باشم. در مجموعه‌ی کتاب‌هایی