تاب سنگوارهگی
تا مرز سنگ شدن خود را تاب آوردم. کشاکشهای دل را به باد بیخیالی دادم که عزیزترینم استوارتر و پایدارتر از این، رهسپار ایام ظاهراً
تا مرز سنگ شدن خود را تاب آوردم. کشاکشهای دل را به باد بیخیالی دادم که عزیزترینم استوارتر و پایدارتر از این، رهسپار ایام ظاهراً
شب پیشین، سالروز تولدم بودم و هنوز هر سال در چنین روزی حس غریبی دارم، نه از آن حسهایی که شاید دیگران دارند. غریب است
قراری کردهام با میفروشانکه روز غم به جز ساغر نگیرم
مجموعهی ملکوت، چنانکه اقتضای زندهگی و احوال یک موجود زنده است، همواره قبض و بسط از سر میگذراند. تا به امروز، گاهی اوقات چنین بوده
پریروز بعد از ظهر راهی کاون گاردن شدیم تا ناهار دیرگاهمان را در پیتزاهات آنجا بخوریم. تا به حال اینقدر زود به کاون گاردن نیامده
سها تاجی فاروقی، محقق فلسطینیالأصل ساکن انگلستان که در دانشگاه دارهام تدریس میکند، اخیراً کتابی را منتشر کرده است که مجموعهی مقالاتی است با عنوان