آه از این لطف به انواع عتاب آلوده!
موجی که یادداشت شادی صدر در فضای وب انداخت، سرآغاز گفتوگوهای مبارکی شد. واکنشهای مختلفی که به سخنان او تا به امروز دیدهام نشان از
موجی که یادداشت شادی صدر در فضای وب انداخت، سرآغاز گفتوگوهای مبارکی شد. واکنشهای مختلفی که به سخنان او تا به امروز دیدهام نشان از
جنبش سبز هم سویهی عقلانی دارد و هم جنبهی عاطفی. دربارهی سویهی عقلانیاش خواهم نوشت و توضیح خواهم داد که چگونه پس از انتخابات ۲۲
چیز دیگری میخواستم بنویسم دربارهی بزرگان موسیقی ما و این تلخیها و درشتیهایی که این روزها با هم میکنند و آتش به خانهی خود و
حکایتِ آن، یا این «چیز» وصفناشدنی و لطیف، حکایتی کهن است. این همه شاعران که بیزبان و بازبان خواستهاند وصفی از آن بگویند، آخرِ کار
پس از این همه ماه که از دمیده شدنِ روحِ آگاهی در ملتِ ما گذشته است، خوب است بپرسیم که چه اتفاقی افتاده است و
قصهی زبان سخیف، پر اشتلم و بیادبانهی محمود احمدینژاد تازه نیست. این همه زبانه کشیدن بیادبی و وقاحت که هیچ شأن و جایگاه هم نمیشناسد،
پیش از اینکه این عبارات آتشین قاضی شهید همدان را که تازیانههای سلوک هستند، نقل کنم، فکر میکنم لازم است مقدمهای بنویسم. عبارات زیر،
«محدثان و مفسران و حافظان و ناقلان دیگرند و عالمان دیگر. بوبکر صدیق و عمر خطاب و علیِ بوطالب حافظِ قرآن نبودند. و پنج یا
نوشتن دربارهی کسانی که دوستشان داری و به آنها بسیار حساسیت داری، آسان نیست؛ به ویژه که سالهای دراز و مهمی از عمرت را با