دی ۱۳۹۲

غمِ عشقِ ته مادرزاد دیرم…

مدتی پیش قطعاتی آوازی از اجرای شجریان با گروه عارف در شهر بنِ آلمان را در ملکوت آورده‌ بودم روی سه غزل از سعدی. در

برنامه‌ی هسته‌ای ایران: مسأله یا شبه مسأله؟

نباید فراموش کرد که مخالفت ما با جمهوری اسلامی ما را تبدیل به متحد طبیعی آمریکا نمی‌کند. درست بر عکس، در عین اعتراض به نقض اولیه‌ی حقوق بشر در ایران و در عین حفظ مخالفت با تمام بیدادی که بر مردم ایران می‌رود، می‌توانیم هم‌چنان منتقد سیاست‌های آمریکا و اسراییل در قبال ایران، منافع ملی ایران و مردم ایران باقی بمانیم و هیچ ضرورتی ندارد از فرط استیصال به دامان آمریکا پناه ببریم، سیاست‌های آمریکا را توجیه کنیم و تقصیر آن را فقط به گردن سیاست‌مداران بی‌کفایت و خودکامه‌ی ایرانی بیندازیم. در بی‌کفایتی حاکمان جمهوری اسلامی تردیدی نیست؛ ولی این چیزی از زورگویی آمریکا و دخالت مستمر اسراییل در این قصه نمی‌کاهد. اپوزیسیون ایرانی – یا دست‌کم بخشی از آن و گروه اقلیت آن که از بغض جمهوری اسلامی دوست آمریکا و اسراییل می‌شوند یا در برابر آن‌ها سکوت پیشه می‌کنند – ناگزیر نیستند قصه را دوگانه ببینند که حتماً باید میان موضع جمهوری اسلامی و آمریکا یکی را انتخاب کرد و حتماً موضع ایران نادرست است و موضع یا مطالبه‌ی آمریکا درست. بدتر از آن، نباید موضع انتقادی‌مان را کنار بگذاریم از بیم این‌که مبادا آمریکا دیگر به اپوزیسیون کمکی نکند یا دست آن‌ها را نگیرد. چنین رفتاری دقیقاً تن دادن به استیصال است.