در اهمیت معنای «مشترکالورود»؛ یا چرا به میرحسین موسوی رأی میدهم؟
چند روزی است به این نتیجه رسیدهام که باید دودلی را کنار گذاشت و صراحتاً برای این انتخابات اعلامِ موضع کرد. دلیل این تردیدِ من
چند روزی است به این نتیجه رسیدهام که باید دودلی را کنار گذاشت و صراحتاً برای این انتخابات اعلامِ موضع کرد. دلیل این تردیدِ من
حالی که اکنون دارم، سهگاه میطلبید؛ آوازی روی همین غزل مولوی که پایین میتوانید بشنوید. ولی هر چه بود، به جز از آواز نخراشیدهی خودم
این روزها باب شده است که دوست و دشمن، آن ۲۰ سالِ غیبتِ میرحسین را از دیدهها به رخاش بکشند و به شیوههای مختلف در
این روزها مغالطهای در زبانها میچرخد و آن این است که این همه از کژرویها و بدکنشیهای احمدینژاد گفتن، خود مصداقِ بیاخلاقی است (نامِ سیاسی
امکان و احتمال دوباره رییس جمهور شدن احمدینژاد، نکتهای نیست که به آسانی بتوان از کنارش عبور کرد. همین یک نکته، خود میتواند عامل تعیینکننده
کنار آسانسور ایستاده بودم. احساس کردم دو نفر ایرانی دارند با هم فارسی حرف میزنند. وقتی با هم از آسانسور پیاده شدیم، دو نفر جلوتر
من سخت وامدار اندیشهی دکتر سروشام و هیچگاه حرمتی را که برای او به عنوان استادی فرهیخته که نفسی گرم و محضری روحنواز دارد فرو
این روزها زیاد به این جمله بر میخورم که به فلانی رأی میدهم چون اصلاحطلب است یا به فلانی رأی نمیدهم چون اصلاحطلب نیست. این
(۱) دلایل ما در ترجیح دادن کروبی بر موسوی یا بر عکس چیست؟ خوب است دلایل عمده را فهرست کنیم و بسنجیم. مهمترین و محکمترین
امروز کاریکاتوری را از نیکآهنگ دیدم (با عنوان «آلزایمر») که البته این نوعِ نگاههای نیکآهنگ برای من تازگی نداشت، اما نکاتی حاشیهای و قابل تأمل
فهرستوار مینویسم تا مصدع اوقات شریف خوانندگان عزیزتر از جان نشوم: • ارادتورزی در عرصهی سیاست، مضر و بلکه ویرانگر است. مهم نیست، موضوع و