خرداد ۱۳۸۸

از سه گاه نسیه تا افشاری نقد

حالی که اکنون دارم، سه‌گاه می‌طلبید؛ آوازی روی همین غزل مولوی که پایین می‌توانید بشنوید. ولی هر چه بود، به جز از آواز نخراشیده‌ی خودم

آن بیست سال!

این روزها باب شده است که دوست و دشمن، آن ۲۰ سالِ غیبتِ میرحسین را از دیده‌ها به رخ‌اش بکشند و به شیوه‌های مختلف در

افشای دروغ و ریا تخریب نیست

این روزها مغالطه‌ای در زبان‌ها می‌چرخد و آن این است که این همه از کژروی‌ها و بدکنشی‌های احمدی‌نژاد گفتن، خود مصداقِ بی‌اخلاقی است (نامِ سیاسی

سربلندی یا سرافکندگی اخلاقی؟

امکان و احتمال دوباره رییس جمهور شدن احمدی‌نژاد، نکته‌ای نیست که به آسانی بتوان از کنارش عبور کرد. همین یک نکته، خود می‌تواند عامل تعیین‌کننده

مسکینا فرزند آدم!

کنار آسانسور ایستاده بودم. احساس کردم دو نفر ایرانی دارند با هم فارسی حرف می‌زنند. وقتی با هم از آسانسور پیاده شدیم، دو نفر جلوتر

بسته‌ی اصلاحاتی!

این روزها زیاد به این جمله بر می‌خورم که به فلانی رأی می‌دهم چون اصلاح‌طلب است یا به فلانی رأی نمی‌دهم چون اصلاح‌طلب نیست. این

آلزایمر یا آناکرونیسمِ معکوس؟!

امروز کاریکاتوری را از نیک‌آهنگ دیدم (با عنوان «آلزایمر») که البته این نوعِ نگاه‌های نیک‌آهنگ برای من تازگی نداشت، اما نکاتی حاشیه‌ای و قابل تأمل