آذر ۱۳۸۶

براده‌های دلتنگی

۱. «در هوای‌ات بی‌قرارم… بی‌قرارم روز و شب». ۲. «والله که شهرِ بی‌تو مرا حبس می‌شود…» ۳. حال‌ام خراب است: چو نماز شام هر کس

برف می‌بارد به روی خار و خارا سنگ

مشهدم. از خواب برخاسته‌ام و دارد برف می‌بارد، سنگین. مدت‌ها بود برفی این چنین ندیده بودم. این‌جا قحط تاکسی است، قحط سرویس تلفنی تاکسی است.

رستاخیز ققنوس

از کنسرت مشکاتیان برگشته‌ام و مشکاتیان امشب غوغا کرد، قیامت کرد. کنسرتی بود بی‌نظیر. گویی تمام دوران درخشان موسیقی دهه‌ی شصت ایران از نو زنده

کنسرت مشکاتیان، سایه و …

امروز توانستم بعد از مدتی نسبتاً طولانی دوباره سایه را ببینم. و خوب البته سایه همان سایه‌ای است که همیشه وصف‌اش را گفته‌ام: مهربان، صمیمی،

تهران آذر ماه

سه چهار ساعتی است رسیده‌ام تهران. همکاران‌ام همه در خواب نازند تا وقت ناهار برسد. من طبق معمول نتوانسته‌ام در هواپیما بخوابم و الآن سر

یک وبلاگ‌نویس با حال و با مزه

فردا سالگرد تولد وبلاگ ابطحی است. نمی‌دانم تا به حال این را گفته‌ام یا نه. ولی ابطحی حقیقاً یک وبلاگ‌نویس به تمام معناست. وبلاگ‌نویسی که

حوصله

این یکی شدیداً خارج از قاعده است! بعضی اوقات آدم می‌زند به صحرای کربلا، خل و چل می‌شود. خودش با دل‌اش هوایی می‌شود و باد

دیپلماسی خالد مشعل

یکی از چیزهایی که پنج شش سالی است ذهن مرا به خود مشغول کرده است، «دیپلماسی» است و این‌که سیاست‌مداران چقدر از آن استفاده می‌کنند.

حسرت ریاضیات!

کتاب‌های ترم جدید بانو را الآن دیدم، کتاب‌هاش همه‌ ریاضی است و من ناگهان پرتاب شدم به سیزده سال پیش، به دوران دانشجویی ریاضی. دل‌ام

فمینیست دو آتشه و نرمش بیش از حد

نمی‌خواستم درباره‌ی آرای هاله افشار که به تازگی عضو مجلس اعیان بریتانیا شده است چیزی بنویسم. اما در این مصاحبه‌ای که با رادیو زمانه کرده

شعرهای واقعی یا واقعیت‌های شعری؟

ما چقدر درباره‌ی علی می‌دانیم و علی را چگونه می‌فهمیم؟ پرسش بسیار ساده است اما در عمل به مشکلات زیادی برخورد می‌کنیم. این پرسش را

محاربه با خدا

این جمله از امام علی است: «و لا تنصبن نفسک لحرب الله». علی این جمله را خطاب به مالک می‌نویسد. در واقع این جمله خطاب

بدنامی ابلیسی

در ادبیات عارفانه‌ی ما، ابلیس چهره‌ای ویژه دارد؛ چهره‌ای که با آن «شیطان» که عوام می‌شناسند تفاوت‌ها دارد. این ابلیس البته برای عارفان مختلف تجلی‌های