مشهدم. از خواب برخاستهام و دارد برف میبارد، سنگین. مدتها بود برفی این چنین ندیده بودم. اینجا قحط تاکسی است، قحط سرویس تلفنی تاکسی است. از وقتی بنزین جیرهبندی شده است، کارِ تاکسیها کساد است انگار. بروم تا از کارم نماندهام. برف میبارد، برف!
مطلب مرتبطی یافت نشد.