دین؟ کدام دین؟
مدتها پیش، هنگام گفتوگو دربارهی یکی از فصلهای پایاننامهام، در حاشیهی بحث با استاد راهنمایام، به ریشهی واژهی معادل دین (یعنی religion) در زبان انگلیسی
مدتها پیش، هنگام گفتوگو دربارهی یکی از فصلهای پایاننامهام، در حاشیهی بحث با استاد راهنمایام، به ریشهی واژهی معادل دین (یعنی religion) در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی کلمهای است که ترجمههای مختلفی از آن شده است اما چه بسا هنوز معادل مناسب و روشنی از آن به زبان فارسی
ماکس وبر، جامعهشناس و اقتصاد سیاسیدانِ آلمانی، دیر زمانی است که چهرهای تعیینکننده در جامعهشناسی و علوم اجتماعی بوده است و همچنان سایهی سنگین نگاه
شب یلدا مثال است. ممثول این شب، احوال تلخ بیدادى است که بر ما میرود و بیدادی که بر هم میکنیم. بیدادگران چشم دوخته اند
آنها که اهل موسیقی هستند، حتماً تا امروز نغمهها و ترانههای لطیف و بهاری آهنگسازِ خوشقریحه و صاحبذوق امیرحسین سام را شنیدهاند. در آستانهی شب
مدتی است فکر میکنم باید دقیقاً چه مقدمهای بنویسم و چه توضیحی بدهم برای این قطعهای که خواهید شنید. این آلبومی از پریساست که تصنیفهای
دیشب حکایتِ تشنهای را داشتم که بعد از مدتها گذر از کویر به باغستان مصفایی و جویبارِ آبِ زلالی رسیده باشد. لحظهای از خودم بیرون
امروز محمود احمدینژاد وزیر خارجهاش را درست در میانهی سفری دیپلماتیک عزل کرد. همین جمله به قدر کافی معنادار است. عزل متکی در حین سفر
رسانههای ایران و مهرههای بازی سیاست در ایران (که شامل جبهههای رسانهایشان مثل فارسنیوز، رجانیوز و کیهان و غیره میشود و همچنین نهادهای وابسته به
بند از پای خیالات برداشتهام؛ خیالی که در خیالام این همه پنجه بر در و دیوار این خانهی پرنقش و نگار میسایید. خیالهای گریزپا را
مراد از هستی، نه کفر است و نه دین. مراد، خودِ آدمی است. این سخن را میشود به هزار زبان و بیان گفت و نوشت
یادداشت حاضر بیش از آنکه گزارشی از محتوای سخنرانی باشد، ناظر به تحلیل مضامین و شیوهی بیان و ارایهی مطالب است. در نتیجه، بدون اینکه
برای تدریس جلسهای دربارهی آراء و عقاید حمیدالدین کرمانی مدتی است که مشغول کاویدن منابع و مقالاتی هستم که مدتها درگیرشان بودهام. در خلال بحث،
مدتهاست مضامین این نوشته را پیش رو دارم و کوشش میکنم با توجه به مصادیقی که هر روز میبینم، نظر و نظریهام را بیشتر صیقل