نیم ساعت شده است که بیوقفه دارد میبارد. آسمان سوراخ شده است انگار. بانو میگفت از صبح دارند به مردم هشدار میدهند که رگبار سختی در راه است و تا نیم ساعت پیش خبری نبود. از ایستگاه که آمدم بیرون، دو قدم رفتم آن طرف خیابان که سوار اتوبوس شوم و مسیری را که معمولاً پیاده میروم، سواره بیاییم که خیس نشوم. دو قدم رفتن همان و موش آب کشیده شدن همان. تازه شانس آوردم چتر همراهم بود. انگار باران به کای آسمان از زمین میبارید. حالا هم دارد به همان شدت میبارد. نصف آسمان آفتاب است و نصف دیگر سوراخ شده است. این بارانهای لندن هم حکایتی است به خدا.
مطلب مرتبطی یافت نشد.