تجربهی دیر مکافات
این سه چهار سال اخیر در زندگی من از بسیاری جهات درسآموز، روشنیبخش و پربار بوده است. یک جهتاش این است که من سخت وامدار
این سه چهار سال اخیر در زندگی من از بسیاری جهات درسآموز، روشنیبخش و پربار بوده است. یک جهتاش این است که من سخت وامدار
وضعیت خاور میانه وضعیتی پیچیده و پر-ازدحام است که مدعی هم فراوان دارد. اما این پیچیدگی و ازدحام دلیلی نیست بر اینکه قطبنمای اخلاقی انسان
چشماندازهای پیش روی ایران را باید به دقت و البته با مسئولیت سنجید و تصمیم گرفت. اولین شرط سنجش درست این است که از عواطف
ایرانیانی که از حملهی نظامی علیه کشور خودشان حمایت میکنند، بیشرم و ریاکارند. حمید دباشی نیویورک – گویا اصطلاح «ستون پنجم» در سال ۱۹۳۶ توسط
یکی از مصادیق نظریههای ابطالناپذیر که کمابیش در همه جا به کار میروند و کسی هم اهمیت نمیدهد ببیند آیا اینها ارزش تحلیلی دارند یا
ابتدا میکنم به نقل عباراتی از بیانیهی ۱۶ میر دلاور جنبش سبز که تبلورش را امروز در روی کار آمدن چهرهای متفاوت با قاعدهی این
در انتخاباتی که گذشت، سه نتیجه محتمل بود و خارج از این سه گزینه، هر اتفاق دیگری یا رؤیافروشانه بود یا شیادانه. گزینهها اینها بودند:
زبانم مو در آورد بس که این را نوشتم: آنها که از گزارش هتاکیهای جنسیتی آدمهایی که همسویی سیاسی با آنها دارند (از گزارشکننده) رنجیدهخاطر
بخشی از تحریمگران تندرو به چیزی کمتر از فروپاشی محض جمهوری اسلامی راضی نبودند و به همین دلیل هر چیزی فروتر از آن و کمتر
امروز با رفیقی گپ میزدیم دربارهی دانش و عدم قطعیت معرفتی یا در واقع ظنی بودن شناخت انسان. داشتم توضیح میدادم که میان اعتماد به
نسخهی تصویری این یادداشت را در یوتیوب ببینید. شما آزاد، مستقل، بالغ و رشید هستید. مرعوب پرخاشها و نهیبها و افترائات کسانی که زبان به
اصلاحطلبان با کلیتشان با افول شدید محبوبیت مواجه بودهاند و در حقیقت پس از دورهی دوم روحانی سقوط آزاد کردهاند. ولی این نباید باعث شود
بازی با مفاهیم موسع و مبهم و انتزاعی کانون ارتزاق استبداد و تمامیتخواهی است. خیلی مشخص بگویم که هر وقت از سر تا پای ادعایی
راهبرد تسطیح میدان سیاست در ایران به خیال من چنین پیش رفته است: برکشیدن پایداریچیها در برابر تمام صفبندیهای دیگر سیاسی در ایران (از جمله
به این پدیده باید با تآمل و صبر نگاه کرد. چیزی در جامعهی ایرانی در این سالها ریشه دوانیده که جمهوری اسلامی سالهای سال است
صفبندیهای سیاسی یکسره به هم ریختهاند. جامعه ایرانی پوست انداخته است. جامعه مدنی چند پله بالغتر شده است. اهل تحریم هنوز هستند. مدافعان سنتی جمهوری
داریم به آخر خط انتخابات میرسیم و خوب است نکاتی را که در این سههفته به نظرم مهم بوده است یک بار دیگر اینجا فهرست
رییس جمهور شدن پزشکیان فقط برای جبههی پایداری و طیف رییسیچی نظام خطرناک نیست. معترض و شاکی فراوان دیگری هم دارد که نقطهی تللاقی
احمد صدری مقدمه من در ماهیّت استبدادی جمهوری اسلامی پس از ادخال ولایت فقیه توسط مجلس خبرگان اول — حتی ولایت فقیه غیر مطلقه— هیچ
در انتخابات پیش رو به نظرم مهمترین معیار این است که شهروندان با تشخیص و بلوغ خودشان ببینند از نظرشان چه کاری بهتر است
نخستین نکتهای که باید به روشنی گفت این است که صاحب این قلم هیچ انتظار ندارد در ایران توسعهی سیاسی و فرهنگی یکشبه اتفاق
یک بار دیگر اتفاقات اخیر جهان را مرور کنیم. جنگ داخلی سوریه تمام شد. بشار اسد که تا همین دیروز قصاب خوانده میشد، حالا قهرمان
پیدا کردن گرهگاههای پیوستگی و همافزایی مهم است. از آن مهمتر پیدا کردن دلیل این پیوستگی و اتحاد است که مهم است. کجا انسانها به
پیام تازهی میرحسین موسوی مضمونی کلیدی دارد که قلب تپندهی همگرایی برای آیندهای برای همهی ایرانیان بدون هیچ تبعیضی است: «چه باید کرد تا چهل
انقلاب ۵۷ از لحظهی آغازش تا کنون بیشمار کسان را آواره و بیخانمان کرده است. خیل کسانی که از این کشتی رو به غرق میگریزند
هیچ انسانی بار خطاهای انسانی دیگر را به دوش نمیکشد. انسانها را هم بر اساس عملکرد خودشان در همان لحظهای که با آنها برخورد میکنیم
مقایسهی اتفاقات سال ۸۸ و اتفاقات سه چهار سال اخیر به ویژه اعتراضهای پس از قتل مهسا امینی از بسیاری جهات درسآموز است و برای
حقیقت کسی را خوار نمیکند. کسی هم با دروغ بافتن و افترا بستن به دیگران امتیاز و شرافت پیدا نمیکند. با نسبت دروغ دادن به
بگذارید از حسین رونقی شروع کنم دوباره و به همان نقطه برگردم چون حسین رونقی نمادی است از یک جریان که مسیر خاصی را میرود
این نکتهی بدیهی را اگر روزی هزار بار هر کسی به خودش گوشزد کند، باز هم کم است: ما انسانهایی هستیم خطاکار. خطاکار به معنای
اینکه حامد اسماعیلیون میگوید این دو سرعت نیست بلکه ماراتن است، سخن بسیار درستی است. مردم برای بازپس گرفتن حقوقشان و اعادهی حیثیت از انسان
پختگی سیاسی و بلوغ در تصمیمگیریهای مدنی به سادگی به دست نمیآید. این پختگی در میان مردم ما وجود دارد ولی این تصور که
صحنهها تازه نیستند. خودکامگی تکرار تجلی نفسانیت آدمی است. ابعاد تازهای پیدا میکند ولی شناختنش نیاز به نبوغ ندارد. جمهوری اسلامی بعد از ۴۳ سال
مقاومت تازهای که صد روز است در برابر خودکامگی جمهوری اسلامی رقم خورده است، با قتل مهسا امینی کلید خورد. شعار «زن، زندگی، آزادی» بیدرنگ
در تقسیمبندیهای انقلابی، کم پیش نمیآید که بلافاصله آدمها را بگذارند پای میز محاکمه که باید همین الآن ثابت کنی مزدور و خائن و جنایتکار
یکی از مهمترین خاصیتهای تاریخ خواندن این است که آدمیان از گذشته درس میگیرند. تاریخ، آینهی عقل است. عقل یعنی حفظ تجربه. یعنی درس گرفتن
ایران ما آبستن تحولاتی است که از جهتی بیسابقه است و از جهتی دیگر استمرار مبارزهای صدساله اگر نگوییم هزاران ساله برای آزادی. اینکه گفتم
این روزها سعی کردم بیشتر ناظر باشم تا بتوانم بهتر مقایسه کنم. معیار مقایسه هم حوادث سال ۸۸ بود. در این ۱۳ سال، بر خلاف