مناظرات تمام شد (شد؟ تلویزیونیاش بله). وضعیت کمابیش روشن است. با موضعگیری رهبر – که به گمان من زمینهای برای ابهامزایی هم داشت، مجموع اتفاقاتی که در این روزها افتاده است و حرفهایی که شنیدهایم به تصور من موضع پزشکیان را تقویت میکند. (چهار نفری که در برابر پزشکیان بودند بارها در عمل به دوربین زل زدند و نشان دادند که چگونه تمام کارنامهشان تجاوز به «دین و شریعت» است).
برای اولین بار – شاید – در تاریخ جمهوری اسلامی مسئولی خواهیم داشت که لاف نمیزند. پاسخ همهی مشکلات را ندارد. برنامههای خاراشکن ندارد. ادعاهای کلان نمیکند. میداند که نمیداند و اذعان میکند که خودش هم مقصر است. نفس همین به قدر کافی شگفتانگیز است. این مزیت پزشکیان است.
به خاطر داشته باشید که در ماجرای هواپیمای اوکراینی، در ماجرای مهسا، در ماجرای افزایش قیمت بنزین، در ماجرایی که علم الهدی از مشهد جرقهاش را زد، آدمهایی که در به وجود آمدن وضع سهم داشتند هیچ چیزی را گردن نگرفتند. این گردن نگرفتن یکی از کلیدیترین مشکلات کشور است.
فرض کنیم همان روزی که مهسا امینی کشته شده بود نهادی و مسئولی بلافاصله واکنش نشان داده بود و اقدام حقوقی و قانونی کرده بود. این همه خون ریخته نمیشد و این همه بحران برای جامعه درست نمیشد. این همه آدم آواره نمیشدند. نظام مقدس باید بشود نظامی کاملاً انسانی که خطا میکند.
اگر همان روزی که هواپیمای اوکراینی ساقط شده بود مسئولی با قاطعیت توضیح میداد که مقصر ما بودیم، مردم راحتتر با ماجرا کنار میآمدند تا حالا که انکار پشت انکار اضافه شده است. این ماجرا در قصهی قتلهای زنجیرهای هم رخ داد و خاتمی بود که نظام را نشاند پای مسئولیتپذیری.
اینها را نوشتم که توضیح بدهم چرا به نظر من آمدن پزشکیان و رییس جمهور شدن احتمالیاش فرصتی است استثنایی برای ایران، برای مردم ایران، برای حکومت و حتی برای خامنهای که این مسیر حیرتآوری مسئولیتناپذیری نهادینه را معکوس کنند.
آیا آینده بی معضل و کمدردسر خواهد بود؟ مطلقاً. پزشکیان اگر رییس جمهور شود پوستاش را خواهند کند. همین چهار نفری که در مناظرات جلوی او بودند کسانی هستند که بیشترین سود را از مسئولیتناپذیری میبرند. همینها هستند که انواع فسادها و تباهیها و خطاها با عملکردشان مرتبط است.
سعید جلیلی از عهد دقیانوس در این نظام با جهالت نهادینهشدهاش که همیشه فکر میکند خودش جواب همهی مسئلهها را دارد بزرگترین صدمهها را به ایران زده است و در مناظرات با پرده افتادن از خیانتهایاش جایگاهاش معلوم است. همین آدم بیشک در برابر پزشکیان اخلال خواهد کرد.
به فرض رییس جمهور شدن پزشکیان کار دشوار است و راه ناهموار. بسیار ناهموار. ولی چشمانداز مهمی است که در عرصهی سیاستگذاری در ایران کسی علناً بگوید «ما مقصریم» و بگوید «من میدانم که نمیدانم». تصور شنیدن این حرفها هم در جمهوری اسلامی به خیال میماند. این تحول مهمی است.
نوشتههای مرتبط:
- تاریخچه، مفهوم و معیار رأی دادن در انتخابات ۱۴۰۳ احمد صدری مقدمه من در ماهیّت استبدادی جمهوری اسلامی پس...
- میان ماندن و رفتن از ایران در انتخابات پیش رو به نظرم مهمترین معیار این...
- متغیرهای تازه در معادلات انتخابات در ایران مرگ ابراهیم رییسی چیزی را در معادلات سیاسی ایران...
- از «روزنه» تا «راه»: وعدهی صبح نخستین نخستین نکتهای که باید به روشنی گفت این است...
- در اهمیت مسؤولیت اخلاقی شاخصهی سیاستِ کشور ما، به ویژه در چهار سال اخیر،...