گر چه ماهِ رمضان است… (۱)

با خود عهد کرده بودم که از مناسبت ماه رمضان و در رسیدن این فرصتِ مغتنم بهره‌مند شوم و چیزهایی بنویسم که در اوقات دیگر، ذوق و حال‌اش نیست. در ظاهر، شاید این همان کار عادی و متعارفی است که ارباب دیانت و متابعان شریعت می‌کنند – یعنی توجه به احوالات ماهِ مبارک که عمدتاً فضایی است برآمده از روزه‌داری و آداب و مراسم سحری و افطار و تمام مناسکی که به آن متعلق و مرتبط است. پیداست که تکرار کردن تمام سخنانی که قرن‌ها اهل دیانت گفته‌اند و خصوصاً در این سه دهه‌ی اخیر به نحو ملال‌آور و ریاکارانه و دل‌گزایی از منابر رسمی کشورتبلیغ می‌شوند – به ویژه زمانی که این مضامین از معانی تهی هستند و در قشور و صورت‌ها متوقف – نه هنر بزرگی است و نه چندان نیازمندِ دانش و معرفت است.
اما برای این‌که نشانه‌ای باقی بگذارم و نقطه‌ی عزیمت سخنانی را که به یاری بخت و همت توفیق نگاشته خواند شد، مشخص کنم، خوب است ببینیم عین‌القضات همدانی روزه را چگونه می‌بیند و تعریف می‌کند:
«صوم در شرع عبارت است از امساک طعام و شراب که روزه‌ی قالب است. اما صوم در عالم حقیقت، عبارت است از خوردن طعام و شراب. کدام طعام ؟ طعام «ابیت عند ربی». کدام شراب؟ شراب «و کلم الله موسی تکلیماً». این را صوم معنوی خوانند، روزه‌ی جان باشد؛ این صوم خدا باشد که «الصوم لی». چرا؟ زیرا که در این صوم جز خدا نباشد، که «و انا اجزی به» همین معنی دارد. چون این صوم خدایی باشد، جزای این صوم جز خدا نباشد، که «و انا اجزی به یعنی انا الاجزاء».
از آن بزرگ نشنیده‌ای که گفت: «الصوم الغیبه عن رویه ما دون الله لرؤیه الله تعالی». صوم ما دون الله را بیان می کند. مریم می‌گوید که «انی نذرت للرحمن صوما» که افطار آن جز لقاء الله تعالی نباشد. مصطفی – علیه السلام – از اینجا گفت : «للصائم فرحَتان فرحه عند افطاره و فرحَه عند لقاء ربّه». دریغا از خبر «صوموا لرؤیته و افطروا لرؤیته» چه فهم کرده‌ای؟ و از آن صوم چه خبر شاید دادن؟ که ابتدای آن صوم از خدا باشد، و آخر افطار آن به خدا باشد.
«الصوم جنّه» سپر و سلاح صوم برگیر. گاهی صایم باش، و گاهی مفطر که اگر همه صوم باشد، محرومی باشد؛ و اگر همه افطار باشد، یک‌رنگی باشد . مگر که مصطفی – علیه السلام – از اینجا گفت: «من صام الابد فلا صیام له» صایم ابد خود یکی آمدکه «الصمد» نعت او بود. «و هو یُطِعم و لا یُطعَم» این معنی بود. صایم الدهر او بود – جل جلاله – دیگران را فرموده است که «صوموا ساعه و افطروا ساعه» تا خود صوم هر کسی از چیست و افطار هر کسی به چیست. شنیدی که صوم چه باشد.» (تمهیدات،‌ صص ۹۱-۹۲)
عین‌القضات با هنرمندی تمام کوشش کرده تا هم تأویل صوفیانه‌ی خود را از روزه ارایه کند و بگوید که مثلاً روزه همین امساک از طعام و شراب نیست و روزه انواع دارد. یکی از انواع‌اش همین روزه‌ی مریم است. یعنی دایره‌ی صیام وسیع‌تر از همین صیام متعارف است. و هم‌چنین او کوشش کرده که چندان از دایره‌ی آداب و رسوم شریعت خارج نشود و خواب کسی را بر نیاشوبد.
اما بیایید در ماه رمضان، به جای این‌که تنها همان کارهایی را بکنیم که همه می‌کنند، سراغ کارهایی نیز برویم که همه نمی‌کنند! این نکردنی‌های رمضان گاهی اوقات حکمت‌هایی در خود دارند که کم‌تر کسی به صرافت‌شان می‌افتد. برای این‌که ساده‌دلان و خیال‌اندیشان تصور باطل نکنند، باید تذکر داد که نکردنی‌ها و نیدنیشیدنی‌ها به همین سادگی محقق نمی‌شوند یا دست‌کم چندان دست‌یافتنی نیستند که در چنگ عموم یا عوام مردم باشند. به عبارت دقیق‌تر، نکردنی‌ها و نیندیشیدنی‌های رمضان، شاید از سطحی بالاتر از عموم متدینان مقید به شریعت و ظاهر آن و هم‌چنین عموم نامؤمنانی باشد که آداب و مناسک شریعت بخشی از زندگی‌شان نیست. اما این سخن، هم‌چنان نتیجه نمی‌دهد که هر چه ورای این دو طبقه باشد، لزوماً از دایره‌ی فهم بعضی از افراد یکی از این دو طبقه خارج است. مجمل‌اش این است که:
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه
رند از رهِ نیاز به دارالسلام رفت
پس اشاره‌ی عمده‌ی من به همین رندی است. یعنی که رندی و عاشقی که توأمان یکدیگرند، چه بسا برترین و بهترین هنرهای رمضانی از جنس نیندیشدنی و نکردنی باشند:
زان می عشق کزو پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است، بیاور جامی!
آدمیان در این ماه،‌ هر یک به وجهی و نوعی رمضان را تجربه می‌کنند. هر کسی روزه‌ی خود را دارد به فراخور وجود و گنجایش معرفتی‌اش.
در این ماه، توفیق گره گشودن از رمزهای نیندیشیده یا نیندیشدنی نصیب‌تان باد!
پ. ن. مانند هر سال، نغمه‌های رمضانی خاص این ماه را، به همراه مثنوی افشاری و مناجات ربنا را با صدای ماندگار شجریان – به رغم کین‌‌توزی و پلیدکاری تیره‌دلان – در گوشه‌ی بالای ستون راست این صفحه افزوده‌ام که تا آخر این ماه همدم‌تان باشد. (از توضیحات سال قبل، این‌جا را هم ببینید).
بایگانی