معمول این است که در ماه رمضان، توجه مردم به عبادت بیشتر میشود. اینکه میزان بهرهی عموم خلایق و حظ آنها از عبادت چه میزان است، همان است که محل توجه ماست.
عینالقضات همدانی در بخشی از نامهها میگوید: «أبعد الناس عن الله اکثرهم ذکراً لله. لعمری در بدایت، همه نام او برند و «اذْکُرُوا اللَّـهَ ذِکْرًا کَثِیرًا» اذکروا الله حتی یقال لکم انکم مراؤون. اما در نهایت این همه برخیزد. جوانمردا! «وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ» دیگر است، و «اذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَهً» دیگر. یا موسی قل للظلمه من بنی اسراییل لا تذکرونی فأن من ذکرنی منهم ذکرتُهُ باللعنه» (نامهها؛ ج ۱، ص ۱۰۶).
ذکر گفتن برای بعضی اسباب فتوح و گشایش است و همین ذکر میتواند بلای جان عدهای دیگر باشد. ذکر گفتن به ظاهر آسان است. اهل ذکر و عبادت بودن، در ظاهر تمسک است به همین مناسک و آداب. بلای عظیم آنجا پدیدار میشود که بدانی همهی آنچه کردهای یا میکنی به جای آنکه سودی برایات داشته باشد، یکسره مایهی عقوبت شد است و تو شادان که چه عبادتها که نورزیدهای و چه نمازها که نخواندهای و چه روزهها که نگرفتهای! این واقعهها به ویژه جایی رخ مینماید که باد استغنا میوزد و «ان الله لغنی عن العالمین» چهره میگشاید. میان آنچه فقها برای مؤمنین توصیه میکنند و آنچه اهل معنا به آن اشارت میکنند تفاوت بسیار است:
«و فقهای ظاهر به صحت، چیزی دیگر خواهند، اما سالکان به نیت قبول خواهند و آنکه روز قیامت به سعادت رساند. و هر عملی که شمشیر پادشاه از تو باز دارد فقها آن را صحیح خوانند؛ چه نزدیک ایشان چون ارکان نماز و شروط ظاهر به جای آورند آن نماز را صحیح خوانند الا که رکنی به جای بگذارند چون طهارت، چون رکوع یا سجود، پس آن را فاسد خوانند. و اگر شرطی به جای بگذارند چون طهارت، حدث هم صحیح نخوانند. اما چون ارکان و شروط تمام به جای آورند، گویند: نماز صحیح است». (نامهها؛ ج ۱، ص ۶۷). این تقریر عینالقضات از تلقی «فقهای ظاهر» از آداب و مناسک شریعت است. او در ادامه میگوید: «و به نزدیک فقهای ظاهر حضور از ارکان نیست چون رکوع و سجود، چه اگر کسی نماز بی حضور بکند هم صحیح خوانند. و هر کتاب که در فقه ظاهر ساختهاند در آنجا بود که قرائت فاتحه الکتاب رکن است در صحت نماز. اما در هیچ کتاب نبود که حضور دل رکنی است، که حضور از باب تقوی است نه از فتوی» (همان، ص. ۶۸).
و جایی که به روزه میرسد، باز هم به همان سرگشتگی یا فروماندگی فقه ظاهر در سطح میرسیم: «و همچنین در فقه ظاهر، چون نیت روزه بکند و از خوردن و مباشرت دست بدارد از صبح تا شام، این روزه را صحیح خوانند. و ندانم که فقیه ظاهر این حدیث را چه معنی نهد که رب صائم لیس له من صیامه الا الجوع و العطش.» (همان، ص. ۶۸).
قاضی همدانی اینجا دو رخنه در مسلمانی کرده است: نخست اینکه بر فقیهان خرده میگیرد که شما یکسره در ظاهر توقف کردهاید – پرداختن به نیت و دل کار فقیه نیست از اساس – و تمام همّ شما در صحیح بودن و مرتب بودن همین ظاهر است و بس. قاضی این اندازه را بدون پرداختن به باطن، نه تنها مایهی نعمت نمیداند بلکه اسباب نقمت میشمارد. دیگر اینکه در مقام باطن و در جایگاه حضور هم کار را آسان نمینمایاند: هر اهل ذکری، اهل باطن نیست. بسا ذکرگویانی که ذکر گفتنشان حاصلی ندارد جز لعنت.
حال باید پرسید که روزهی اکثر روزهدارانی که پیرامون ما هستند – و روزهی خودِ ما – از کدام جنس است؟ آی در شمار آنها میافتند و میافتیم که در وصفشان گفتهاند: «وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ ۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ» یا در ردیف آنها که «الانبیاء فی قبورهم یصلون»؟ یا از آنها که ابراهیموار پس از عمری عبادت، باز هم میگویند: «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِن ذُرِّیَّتِی ۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ»؟!
نوشتههای مرتبط:
- تناقض خودی و کفر موحدانه دریافتن شأن خودی آدمی مقام تناقض است. تناقض است چون...
- به قرآن سخن گفتن: هرمنوتیک ادبی عینالقضات همدانی در سراسر پهنهی تاریخ و فرهنگ مسلمان – ایرانی –...
- گر چه ماه رمضان است… (۴) این مذاهب – و آداب و مناسکشان – چیزی نیستند...
- حساسیتزدایی از بشریت تصویری که ما از انسان، از خودمان، داریم، تصویری است...
- نامهی عینالقضات – ۱: حساسیت به ظلم ولو در حد یک کلمه مدتهاست – بلکه سالهاست – در این فکرم که روزی...