@ 25 دی، 1387 به قلم داريوش ميم
دیدهام که پارهای از دوستان، حرکت اعتراضی در تحریم کالاهای بعضی از فروشگاهها را حرکتی نمادین نامیدهاند. به نظر بنده این نامگذاری، صراحتاً دور زدنِ اصل مسأله است و پرهیز از پرداختن به ماجرای اصلی. دلایلاش هم این است: آدم وقتی فروشگاهی را تحریم میکند که آن فروشگاه از لحاظ حقیقی و حقوقی هویتِ مشخصی داشته باشد و در موضعِ رسمیاش اقدامی یا اعلامی انجام داده باشد. من نمیدانم و هنوز هم هیچ شاهد و سند قانعکنندهای ندیدهام دال بر اینکه مثلاً کیافسی قرار است درآمد یک هفته ده روز اخیرش را هدیه کند به اسراییل (از آن حرفهایی مرغ بریان از شنیدناش به خنده میافتد). شواهد ارایه شده (آن هم به اصطلاح شواهد تاریخ مصرفگذشتهی چندین سال پیش) از جنس این است که مثلاً فلان مدیر فلان شعبهی بهمان فروشگاه، جایزهای گرفته است در فلان سال از آن سازمان یا نهادی که در اسراییل فعالیت میکند و کارش مرتبط است با ارتش اسراییل یا صهیونیسم (یا اصلاً خودش یهودی صهیونیست است). عجب است از ما که گاهی از در دروازه رد نمیشویم ولی به همین سادگی از سوراخ سوزن عبور میکنیم. این نوع استدلالها البته تازه نیست. فکر میکنم ما بیش از آنکه حس عصبیت یا غیرتمان جنبیده باشد، بازیخوردهی خبرپراکنی و تبلیغاتِ رسانهای شدهایم (در عرفِ رسانهای این خبرسازیها برای خودش ژانری شده است!) و مدتی است این گمان در من تقویت شده است که چه بسا این بازیها را خود صهیونیستها درست میکنند که از مسألهی اصلی غافل شویم، اما این سخن بنده را در حد همان گمان بخوانید. من نمیخواهم به گمان و ظن دامن بزنم (و گرنه چه فرقی است میانِ من و آنها که این رشتهی نامرئی میان استارباکس و کیافسی را تا قلب تلآویو مثل روز روشن میبینند؟).
با تمام این اوصاف، راه عملی و عینی میبینم در مقابله با ظلم اسراییل. دقایقی پیش، ایمیلی برای من رسید در اداره که دفتر نخستوزیر انگلیس، عریضهای آنلاین را بر پا کرده است در وبسایت شمارهی ۱۰ داونینگ استریت (اینجا) مبنی بر اینکه بریتانیا ارسال سلاح به اسراییل را متوقف کند (رشتهی اتصال از این آشکارتر که برای اسراییل «اسلحه» بفرستند؟). «ارسال سلاح به اسراییل» نه شاخ و دم دارد نه قابل تفسیر و تعبیر است. ارسال سلاح با نوشیدن قهوه و خوردن غذاهای کیافسی و مکدونالد (که بسیاری نام «جانک فود» بر آن نهادهاند) متفاوت است. ایجاد کنندهی این عریضه، در توضیح آورده است که دولت بریتانیا از سال ۲۰۰۵ قدمهای مهمی در جهت محدود کردن ارسال سلاح به اسراییل برداشته است و اکنون تنها تحریم کامل میتواند مانع از ارسال اسلحه به اسراییل شود. گمان میکنم کسانی که در بریتانیا زندگی میکنند، اگر مسلماناند و در ادعای خود صادق هستند، بهتر است تا دیر نشده این عریضه را امضاء کنند و برای دوستانشان هم بفرستند. دفعالوقت کردن و حرفهای خیالبافانه را برای این و آن فرستادن نه مردم غزه را نجات میدهد نه جلوی اسراییل را میگیرد. توقف ارسال اسلحهی بریتانیا به اسراییل قدم مهمی است. این کار است که به اعتقاد من کار جدی است.
در حاشیه، بسیار حرفها داشتم دربارهی همین عریضهی جدید که یقین دارم اهل اشاره خودشان خواهند فهمید به چه نظر دارم. سربسته بماند، بهتر.
[دربارهی غزه] | کلیدواژهها:
سلام و درود. در بکارگیری لغات و در زبان بیانتان بیشتر دقت کنید. بعضی ها منجمله شاعر خوب معاصرمان که پیش از این برایتان نظرشان را نوشته اند به شیوه های نمادین هم اعتقاد دارند. استفاده از عبارت “نوشیدن قهوه و خوردن غذاهای ناسالم و چرب و چیل کیافسی” در شان این مطلب نیست. عبارتی که ممکن است منجر به این برداشت شود که شما قصد تخفیف و یا تمسخر اعتقادات دیگران را دارید. (با آنکه اطمینان دارم چنین نسیت). به علاوه مسلمان متشرع هیچ وفت در کی اف سی غذای غیر ذبح شرعی نمیخورد. مثل یهودی معتقدی که هیچ وقت غذای غیرکوشر نمی خورد. و البته به عقاید همه هم باید احترام گذاشت.
*****************
نخیر. خدای ناکرده قصد تخفیف «اعتقاد» هیچ کس نبود. جمله را اصلاح کردم تا مقصودم کاملاً روشن شود. مقصود از ناسالم و چرب و چیل، همان بود که پزشکان میگویند. در همین حد. مقصودم هم این بود که به طور معمول بسیاری حتی لب به غذای «فستفود» نمی زنند و آن را برای سلامتی مضر میدانند (و حاجتی به توجیهها یا عذرهای ایدئولوژیک یا شرعی ندارند). ممنون از تذکرتان. جمله را بازنویسی کردم که شبههای پیش نیاید. دربارهی مسلمان متشرع و غذای کی افسی هم البته حرف هست. بعضی از علمای مسلمان، ذبح اهل کتاب را حلال میدانند. لذا بهتر بود به جای اینکه بگویید «مسلمان متشرع هیچ وقت» چنین نمیکند، مینوشتید «بعضی از مسلمانان متشرع» چنین نمیکنند. یکی دو روز پیش ذکر خیری بود از امام موسی صدر با دوست بزرگواری. شاید بد نباشد کسی آرای امام صدر را در باب نحوهی زیست در غرب بازگو کند. دنیا البته از زمان امام صدر خیلی فرق کرده، ولی ایشان حرفهای نو و تأملبرانگیزی در این موارد دارد.
د. م.
بله. اصلاح میکنم. اکثر مسلمانان متشرع. تا آنجا که بنده میشناسم ۹۹ درصد. مرغ کیاف سی غذای اهل کتاب حساب نمیشود. گوشتی که در شیفتهای مختلف کاری توسط جمعیت کثیری با عقاید و مذاهب گوناگون (و گاه ایتیست) تولید میشود، دیگر غذای همشهری ارمنی ما در ایران نیست که بگوییم غذای اهل کتاب است. بنابراین هیچ کس نمیتواند ادعا کند غذای کیاف سی در غرب غذای اهل کتاب است. انضباظ دینی چیز خوبی ست. من وقتی برخی همکاران یهودی را میبینم که در رستوران با ما حتی سالاد هم نمیخورند از این انضباطشان خوشم میآید.
**************************
خوب بنده با شما در کثیری از این موارد اختلاف نظر دارم. خودم را هم عاقل میدانم هم اخلاقی. شما هم ایضاً. زیبایی جهان هم به همین تکثرهاست. «و کل حزب بما لدیهم فرحون».
د. م.
…یعنی چه؟
***************
چی یعنی چه؟
نمی دانم چند نفر برایتان نوشته بودند که بایکوت یک رفتار سمبلیک است اما یکی از آنها من بوده ام. برای همین هم فکر می کنم باید به تحلیل تعمداً ساده لوحانه تان اعتراض کنم.
که بگویید” مثلا کیافسی قرار است درآمد یک هفته ده روز اخیرش را هدیه کند به اسراییل ” و از تصورش هم خنده تان بگیرد. خب خنده دار هم باید باشد اگر کسی این کار را کند.
وقتی از حمایت مالی حرف می زنند منظورشان این نیست که نستله قهوه یا شیر صبحانه ی سربازان اسراییلی را تامین می کند. منظور این است که این ها سرمایه گذاری های بزرگ می کنند توی این کشور؛ میلیون میلیون شغل ایجاد کرده اند در اسراییل که طرف یهودی از اروپا مهاجرت کند و برود اسراییل چون آنجا شغل هست.
اتفاقاً فکت هم هست در موردش
http://www.bigcampaign.org
خیلی هم زیاد این شرکتهایی که اسمهاشان را این روزها می بینید را همین دیروز که لیستشان را در نیاورده اند؛ این بایکوت تاریخچه دارد.
و اینکه بایکوت از یک سو حتماً نتیجه ی نمادین خواهد داشت : مثل اعلام برائت و از طرف دیگر احتمال اینکه نتیجه ی واقعی هم داشته باشد زیاد است.
نستله ژوئن امسال رفت توی لیست بایکوت اتحادیه ی عرب و ههمان وقت توضیح داد واعلام برائت از اسراییل کرد و آمار ارقام داد که مثلا در عربستان هم اینقدر شغل ایجاد کرده یا فلان.
می خواهم بگویم نتیجه ی سمبلیکش بدیهی است؛ مخصوصاً که یک گروه بزرگ از شرکتهای بزرگ هستند.
نتیجه ی واقعی اش هم دور از دسترس نیست, چون بالاخره دنیای سرمایه داری است وهیچ چیزی از سرمایه مهم تر نیست, کی اف سی و اورئال هم اگر ببینند که دارند ضرر می بینند می روند توی آسیای جنوب شرقی و آفریقا شغل تولید می کنند به جای اسراییل.
در ضمن این هم تاریخچه ی بایکوت نستله که الزاما هم همیشه به مساله اسراییل ربط نداشته http://fr.wikipedia.org/wiki/Nestl%C3%A9
بایکوت یک عمل سمبلیک و مدنی است مثل راهپیمایی یا اعتصاب.
***********************
شما اگر آخرین بند یادداشت آخر بنده را دیده باشید، متوجه شدهاید که من با اصل تحریم اسراییل مشکلی ندارم (حاشیهی مرا بر مقالهی نائومی کلاین ببینید). مراد بنده این بود که بعضی از مدعیان ماجرا بدون ارایهی سندی دال بر این مورد خاص، و به خصوص با خبرپراکنی و نشر خبر دروغ (با ارجاع به بیبیسی)، جوسازی میکنند و ناماش را بعد میگذارند مخالفت نمادین. محور استدلال من دو سه چیز روشن بود. بیش از آن هم نیست. خیلی هم مضموناش روشن است. البته همه لازم نیست مانند بنده فکر کنند یا عمل کنند. هر کسی به قدر فهم خویش و با توجه به شیوه و روشاش کار خود را انجام میدهد.
در ضمن واکنش نخستین بنده به این پیامک بود:
KFC , PEPSI COLA, Coca Cola, Starbucks & McDonald’s r donating their next 2 weeks of earned revenue to Israel.
Me and you could BOYCOTT them & hand to hand pass this msg to everyone we know, please show ur care and by passing this message to other people make a difference.
من از فحوای نوشتهی شما و دو لینکی که گذاشتهاید برداشت این بود که گویا شما فکر میکنید من مخالف تحریم اسراییل هستم. اتفاقاً بر عکس، من سخت موافق تحریم اسراییل هستم. اما تحریم که این نیست ما برویم هر فروشگاه زنجیرهای را که پیدا کردیم تحریم کنیم و بگوییم اینها پولشان را میخواهند بدهند به اسراییل (بله به همین سادگی و خنکی). در نتیجه، بنده با شما همرأی هستم. ما اختلاف نظری سر تحریم «اسراییل» نداریم. اختلاف نظر سر مصادیق است که چطور میشود اسراییل را تحریم کرد. شما خودتان هم به درستی نوشتهاید که «این هم تاریخچه ی بایکوت نستله که الزاما هم همیشه به مساله اسراییل ربط نداشته». خوب تمام حرف بنده هم همین بود. مقصود حاصل است. من و شما با هم اتفاق داریم. دعوایی نیست سر چیزی. بد نیست این نکته را به وضوح توضیح بدهم: بعضی سرنا را از سر گشادش میزنند. ممکن است کیافسی برود در اسراییل فروشگاه بزند و زده است. و از آن طریق سودی حاصل کند. این نتیجه نمیدهد که کیافسی صهیونیستی است و طرفدار کشتار مردم غزه. کیافسی دنبال تجارت خودش است. ما ممکن است کیافسی را تحریم کنیم که فروشگاهاش را در اسراییل تعطیل کند تا به اقتصاد اسراییل صدمهای زده شود. این خیلی فرق دارد که برویم در ایران بریزیم فروشگاه «بنتون» را در کشور خودمان آتش بزنیم و بعد بگوییم فروشگاه صهیونیستی بود. بعداً هم معلوم شود کل قضیه قصه و شایعه بوده است. تمام نکتهی نوشتهی بنده به همین ماجرای ساده است. در نتیجه، بله عدهای به معنای دقیق کلمه حرکت نمادین میکنند ولی هستند و بسیارند کسانی که تحت پوشش و به بهانهی حرکت نمادین، کارهایی میکنند از جنس همان کاری که در تهران کردند!
اما بحثهای اخلاقی ماجرا به قوت خود باقی است و قضیه دامنهدارتر از اینهاست.
د. م.
خب تندروی ها که به جای خودش، یعنی به طور کلی باید چشم روی آنها بست، چون کسی که تندرو است که با حرف درست نمی شود.
می فهمم حرفتان را. آدم این روزها آدم اینقدر حرفهای بی سر و ته در دفاع از فلسطین می شنود و می خواند که سختاش می شود در دفاع حرف بزند.
این حرفتان را می فهمم