اولین باری که با این یادداشتهای فشردهی حاشیهی کتابها آشنا شدم (یا در واقع توجهام را جلب کرد) در حاشیهی کتابهای دکتر سروش بود. همیشه در هر صفحهای کنار پاراگرافهای طولانی، دو سه جمله آمده بود که لب و خلاصهی مطلب در آن نوشته شده بود. این چیزها شدیداً به فهم متن و ارتباط بر قرار کردن با آن کمک میکند. به نظر من در رسانهها هم مهم است از این شیوه استفادهی لازم و کافی بشود. زمانه یکی از رسانههایی است که بعضی اوقات از این شیوه استفادهی مفید را میبرد. شاید این از تأثیرات مهدی جامی است (بدون شک ابتکارِ خودِ او در زمانه است). این عنوانهای فرعی و داخلی گذاشتن برای مطالب کار طرفهای است. مهدی در بیبیسی هم که کار میکرد، این شیوهی مطلب نوشتن و ویرایش کردناش، چیز خاصی بود. انگار امضای مهدی جامی پای آن مطلب خبری آمده است. به عنوان نمونه همین مقالهی فوکویاما را ببینید. مقاله قبل از عنوانها یک چیز بود و حالا تبدیل شده است به چیزی دیگر. متن با اینها حال و هوا و زندگی تازهای پیدا میکند.
مطلب مرتبطی یافت نشد.