جبرییل‌شناسی صاحب کشفِ اسرار – تکمیلیه‌ی اصلاحیه

یادداشت قبلی را بازنویسی می‌کنم. جمله‌ی فارسی کژتابی داشت و من هم سابقه و لاحقه‌ی بحث را نمی‌دانستم. پس دوباره از نو می‌نویسم. آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۲۳ شمسی درباره‌ی تشکیک حکمی‌زاده در «ذکر اسم جبرییل در قرآن» اعتراض می‌کند به نحو زیر (اگر استنباطم از این جمله مخدوش است، علما اصلاح زلت بفرمایند). این‌جاست که در آن سال می‌نویسد:

«کسی‌که دست‌کم یک‌بار قرآن نخوانده است که با صراحت لهجه بگوید در قرآن اسم جبرییل نیست و این‌که جبرییل وحی آورده در قرآن نیست، با او چه بگوییم؟»
(رساله‌ی «کشف اسرار» آیت‌الله خمینی؛ ص ۸)

این جمله در واکنش به سخن حکمی‌زاده است که گفته: «در قرآن می‌گوید وحی را روح‌الامین بر قلب تو می‌فرستد و هیچ نامی از وحی آوردن جبرئیل یا پر و پشم آن در میان نبوده.»

اما وقتی به اواسط رساله می‌رسیم به این تعریف از نبوت بر می‌خوریم: «…گمان می‌کنند هر کس ملایکه را دید یا چیزی از او آموخت پیغمبر می‌شود و این خطای بزرگی است زیرا معنی پیغمبری در پارسی پیام‌بری است و در عربی رسالت یا نبوت عبارت از آن است که خداوند عالم یا توسط ملایکه و یا بی‌واسطه کسی را بر انگیزد برای تأسیس شریعت و احکام و قانون‌گذاری در بین مردم. هر کس چنین شد پیغمبر یعنی پیام‌آور است چه ملائکه بر او نازل شود یا نشود و هر کس این سمت را نداشت و مأمور این کار نبود پیغمبر نیست چه ملایکه را ببیند یا نبیند پس پیمبری با ملایکه دیدن به هیچ وجه پیوند به هم نیست.» (ص ۱۲۶ کشف اسرار)

یعنی این وسط ملایکه یا جبرییل کاره‌ای نیستند که او را پیامبر بکنند. جبرییلی هم نباشد، باز او پیامبر است. ولی آقای خمینی جبرییل را گویا مرتبه‌ای از مراتب وجود محمد می‌داند. جبرییل برای محمد چیزی درونی است؛ برای غیر محمد بیرونی به شمار می‌آید! این محمد است که جبرییل را در درون خود می‌سازد یا پایین می‌کشد: «ماه رمضان مبارک است. برای این‌که نزول وحی بر او شده است یا به عبارت دیگر معنویت رسول خدا وحی را نازل کرده است… و به عبارت دیگر وارد کرده است پیغمبر اسلام جبرییل امین را در این دنیا.» (ج ۲۰ صحیفه‌ی نور؛ سخنرانی ۲۵ فروردین ۱۳۶۶).

پ. ن. ممنون از مهشا که اسباب خیر شد و باعث بازنویسی این یاداشت.

بایگانی