مصریها چند روز است قوانین حکومت نظامی را رسماً زیر پا گذاشتهاند و کمترین اعتنایی به مقررات حکومت نظامی نکردهاند. علاوه بر این مصریها از همان ابتدای مقاومتشان در خیابانها بودهاند و از حق اعتراض و تظاهرات مدنیشان استفاده کردهاند. دولت مصر هم هرگز به اینها نگفته است که شما برای تظاهراتتان نیازی به «مجوز» دارید.
اما ایران چه؟ نخست اینکه در ماجراهای انتخابات هرگز در ایران رسماً اعلام «حکومت نظامی» نشد ولی در عمل چیزی که رخ داد به مراتب هولناکتر از هر حکومت نظامی بود: سیطره و غلبهی نیروهای امنیتی و نظامی و دستگیریها، اعترافگیریها، دادگاه به پا کردنها و شکنجههای هولناک بخشی جداییناپذیر از واکنش حکومت بود. در قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی دو مورد مشخص وجود دارد که نتیجهی مستقیم انقلاب اسلامی ایران است: ۱. حکومت نظامی؛ ۲. تظاهرات و راهپیماییها. بعد از انقلاب، در قانون اساسی دربارهی این دو مورد بحث فراوان صورت گرفت و نتیجهی عملیاش این شد که اعلام حکومت نظامی و قوانین منع تردد غیر قانونی است. و همچنین اصل ۲۷ قانون اساسی به صراحت از حق برگزاری هر راهپیمایی و تظاهرات صلحآمیز به شرط اینکه مسلحانه نباشد و مخل مبانی اسلام نباشد، سخن میگوید. به عبارت دیگر، هر تظاهراتی که این شرطها را داشته باشد، نیاز به هیچ مجوزی ندارد. طبعاً قبل از انجام هیچ راهپیماییای کسی نمیتواند بفهمد آن راهپیمایی واجد این شرایط هست یا نه. هر چه هست، نفس ماجرای «صدور مجوز» در وزارت کشور، ابزاری است سیاسی: موافقان حکومت آزادانه هر وقت بخواهند میتوانند هر تجمعی داشته باشند (ولو در آن سلاح حمل کنند) و منتقدان یا مخالفان ولو تمام آداب قانونی را رعایت کنند از برگزاری هرگونه تظاهرات و راهپیمایی محروماند (حتی اگر مثلاً در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور پیدا کنند!).
در نتیجه، این مشاهده یک نکتهی ساده را نشان میدهد: نوع حکومت اتوکراتیک و مستبدانهی مبارک با نوع استبداد دینی حاکم بر ایران تفاوت دارد. در یکی مردم هم قوانین حکومت نظامی را زیر پا میگذارند و هم تظاهرات میکنند (ولو برخورد میان آنها و حکومت در سطحی محدود رخ میدهد) و در دیگری مردم با وجود اینکه حکومت نظامی غیرقانونی است و تظاهرات قانوناً آزاد است با شرایطی مواجه میشوند بسی هولناکتر از آنچه مصریان میبینند. واقعیت ماجرا این است: مردم مصر به صراحت سخن از سرنگونی مبارک میگویند (یعنی با منطق حکومت ایران کسانی که به معنی دقیق کلمه «اغتشاش» کردهاند همین مصریها هستند ولو ملت آزادیخواه طبعاً نام این اغتشاش را «قیام» میگذارند) و همچنان ایستادهاند اما مردم سبز ایران تنها دنبال رأیشان بودند ولی پاسخ سکوتشان گلوله بود (هر چند از بام تا شام سخن از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» بگویند). بقیهی ماجرا شبیه به هم است. فرافکنیهای قدرت مسلط کمابیش شبیه به هم است. البته تفاوت بزرگ مصر با ایران این است که مصر نه قاضی مرتضوی دارد، نه طائب و نه نقدی. مصر کهریزک ندارد. مصر تنها زندانی دارد اما ایران قربانی شکنجه و تجاوز دارد. باید البته هنوز صبر کرد ولی داستان مصر به هر حال با داستان ایران خیلی فرق دارد.
مطلب مرتبطی یافت نشد.