هیچ فکر کردهاید که میشود (یا آیا میشود) رمضان را جایی خارج از کفر و دین تعریف کرد؟ به گمان من، بزرگترین آزمون اهل ایمان این است که بتوانند خارج از تقسیمبندیها و مرزهای کفر و دین، بیرون قواعد و مقررات شرعی و مناسک آیینی، قلمرویی ببینند که هر جنبدهای بتواند زیر سقفاش بیاساید و بیارمد فارغ از ایمان یا بیایمانی. قدر مشترک همهی این جنبدگان، انسان بودن است (از این هم میتوان یک گام فراتر نهاد و هر ذیوجودی را در این سهم شریک کرد).
رمضان را چطور میتوان جوری دید که قدم بیرون از کفر و دین نهاده باشی؟ به گمان من، کلید مسأله در همین قصهی ضیافت و مهمانی و کرم است. مهمانیهای اختصاصی که در آن تبعیضی از هر نوعی باشد (تبعیض میان مرد یا زن، فقیر یا غنی، مؤمن یا کافر یا هر تقسیمبندی دیگری)، خصوصیت کرمورزی ندارند. کرم و سخاوت علت و رشوت بر نمیدارد. خوان کرم اعتبارش به همین منزلت سخاوتمندانه خواهد بود که بتواند حتی – حتی – از کمند «با دوستان مروت با دشمنان مدارا» هم فراتر برود. چنان پرواز نگاهاش بلند باشد که نخواهد (یا نتواند) میان دوست و دشمن فرق بگذارد. آنقدر گداخته باشد که بتواند بیرنگی همه را – موسی باشند یا فرعون – ببیند.
هیچ فکر کردهاید که چطور میشود رمضان را «غنیسازی» کرد؟ رمضان معمول و متعارف را متشرعان همیشه رعایت کردهاند و لابد باز هم خواهند کرد. ولی رمضانی که در آن چشم دیگری برای آدمی گشوده شود که پا بر فرق علتها بنهد و جایی که سخن از حقیقت در میان باشد، فرقی میان عبرانی و سریانی و جابلقا و جابسا ننهد. مسجد و میخانه یکی میشود آن وقت. آن وقت کرم و ضیافت به غنیترین درجه آزموده میشود. این بر عهدهی میزبان نیست که به پارهای از مهمانان بفهماند که به بهانهی این مهمانی بر آنها که مانند شما نیستند مفاخرت نکنید. این ضیافت بهانهای است برای بعضی میهمانان، فرصتی است برای عدهای که چشم دگری بگشایند. روزه بهانهای باشد برایشان تا بدانند که از این مناسک عادتی هم باید پاک شد. این هم مصداق دیگری از تطهیر و تمحیص است.
مطلب مرتبطی یافت نشد.