قبلاً وعده دادم بودم این را. نقد از ایرج افشار است. عین سخن را بخوانید:
«جعل عریضه به افتخار امیرکبیر
چند سالى است ورقهاى پلىکپى شده به عنوان نامهاى از امیرکبیر به ناصرالدین شاه ومخصوصاً میان ایرانیان مقیم امریکا دست به دست گردانده مىشود. آنهایى که مىخوانندشهامت امیرکبیر برایشان چند چندان مىشود از آنچه در تواریخ خواندهاند. تصور چنین است کهخط خط حضرت امیرست و سخن سخن او. در حالى که نامهاى مزور و مجعول است آن هم بهطریقى بسیار جاهلانه. چون دیدم که عکس آن را آقاى حسین شهسوارانى در مجله ارزشمند اباختر (شماره ۳/۴ تابستان ۱۳۸۲) به چاپ رسانیدهاند از ترس آنکه مبادا از آنجا به نشریات دیگر سرایت کندضرورت ایجاب کرد که این چند کلمه را عرض کنم.
۱. خط در مقام مقایسه با خطوط مسلم الصدور امیرکبیر که بارها چاپ شده استبىدغدغهاى گویاست که جعل است.
۲. شیوه خط و پیچ و خم کلمات آن گویاى تازهنویسى و ناشیگرانهنویسى است.
۳. هیچ رجل ادارى و دیوانى عصر قاجارى، حتى بقالهاى طهران در عصر امیرکبیر طهران را «تهران» – که ساخته و پرداخته عصر بعد از احمد شاه است – نمىنوشتهاند، تا چه رسد به میرزاتقىخان فراهانى.
۴. خطاب کردن به شاه وقت، هر چند نویسنده عریضه امیرکبیر و قوامالسلطنه و دکترمصدق باشد، آداب و رسوم خاص و الفاظ معین داشت. استعمال «قربانت شوم» براى طبقه خاصى بود. امیرکبیر عبارتى کمتر از «قربان خاکپاى همایون مبارکت شوم» نمىنوشت.
۵. امیرکبیر بر بالاى عرایض خود «هو» مىنوشت.
۶. او معمولاً در ختام نامه مىنوشت «الامر همایون مطاع مطاع» و نظایر آن. نه آنکهبىادبانه بنویسد «تقى».
۷. در اوائل عصر ناصرى کسى را که لقب موثقالدوله داشته باشد ندیدهام که حکومت قمداشته باشد. امیدست مورخان تاریخ قم بتوانند نسبت به این شک من اظهار رأى نمایند. براى اینکه فضاحت کار روشن باشد امیدوارم آقاى على دهباشى عکس ورقه جعلى را درمجله چاپ کند. یکبار براى همیشه و براى تنبه.»
این مطلب در مجلهی بخارا شمارهی ۳۱، در مقالهی پارهها و تازههای ایرانشناسی به قلم ایرج افشار در بند ۸۰۳ آمده است. تصویر نامه هم در شمارهی ۳۲ چاپ شده است. باری این نامه در بسیاری از وبلاگهای فارسی موجود بود.
این هم تصویر این نامهی جعلی:
مطلب مرتبطی یافت نشد.