از فتنه‌های دربار

الساعه که مقام منیع شهریاری فراغتی از امور متفرقه‌ی اندرونی حاصل فرمودند در خاطر مبارک‌شان خطور نمود که شبِ دوشین را در معیت ملازمان درگاه اعنی سه نفر از ساکنان ارض مقدسه که همانا ملک‌الشعرای دربار، نازک‌الملکوت و قند‌الملکوت باشد همگی در رکاب سلطان‌بانو در رستوران حافظ بودیم و میهمان ملک‌الشعراء برای بزرگداشت سالروز ولادت سلطان‌بانو. باری قبله‌ی عالم تنها می‌خواستند خاطر نشان کنند که ملک‌الشعراء در محفل دوشینه اشارات متعددی به فتنه‌ها و دسیسه‌های واقعه‌ی اخیر در ممالک محروسه ما اشارت فرمودند و البته به کرات از توطئه‌های شنیعه‌ای یاد کردند که به زعم ایشان از سوی ظهیر‌الملکوت صادر می‌شود. عجالتاً دستور تشکیل کمیته مخصوص برای پی‌گیری جوانب امر را صادر فرمودیم. هر چه باشد اراضی مقدسه‌ نیز خطوط قرمزی دارد. بارها متذکر شده‌ایم که اینجا مقولاتی از قسم دموکراسی نداریم. هر چه هست الطاف بیکران همایونی ماست. ساکنان درگاه هم البته یکایک از رقت قلب نازک شهریار آگاه‌اند! ولیعهد بارگاه نیز نیک می‌داند که ما چه می‌کشیم. سلطان‌بانو هم که جای گفتن ندارد.
قصه را مختصر می‌کنیم عجالتاً تا نتایج استفسارات به سمع مبارک همایونی برسد. شاید در روزهای آتی سلطان‌بانو روایت ماجرا را مرقوم دارند.
قبله‌ی گوش به زنگ فتنه‌ها!

بایگانی