قرار است از این لحظه انتصابات مجلس هفتم آغاز شود. ماجرا آن قدر روشن است که آن که اهل خرد و انصاف است از خود حتی دیگر نمیپرسد که باید رأی بدهد یا نه. تنها باید نشست و دید که سرمستان قدرت که هنوز نتایج انتصابات خود را نگرفته تیغ به روی قلم میکشند و روزنامه میدرند، امروز چه حاصلی خواهند یافت. بثالشکوا خواندن خاتمی آن هم از زبان عینالقضات کاری ناروا بود. خاتمی کجا و قاضی شهید همدان کجا؟! خاتمی هنوز شهامت این را ندارد که بگوید من نمیتوانم. اگر روزی هزار بار بگوید که من استعفا میدهم، شب نشده امتثال اوامر میکند. دیگر توجیه موجهی نیست که خاتمی بگوید من برای پرهیز از فروپاشی و جلوگیری از خونریزی مماشات و تمکین میکنم. این سخن را دیگر به چیزی نمیخرند ولو راست باشد. خاتمی یا میداند که قانوناً شورای نگهبان و رهبری میتوانند دقیقاً کارهایی را که انجام دادهاند انجام بدهند یا دارد خودش را فریب میدهد. اصلاحطلبان بعد از شش سال فهمیدهاند که اصلاحات در این قالب محال است؛ خشت بر آب زدن است و آب در هاون کوفتن. اما کاش فردا فقط وبلاگنویسان گزارش کنند که چه دیدهاند. چقدر خوب است عین واقعیات را مو به مو روایت کنند تا بدانیم که ما ایرانیان حقیقتاً چه هستیم و چه میخواهیم. اگر واقعاً همانی هستیم که محافظهکاران مدعی هستند، حداقل بدانیم با چه انسانهایی طرف هستیم! حداقل دستمان برای خودمان رو باشد و روزی به جایی نرسیم که فریاد بر آریم که:
شکایت از که کنم؟ خانگی است غمازم!
مطلب مرتبطی یافت نشد.