هیچستان، جایی که نیست!

گربه ایرانی پرسیده است که هیچستان کجاست؟ هیچستان اصلاً وجود ندارد! وزیری، از زمره‌ی احبابِ نازنینی که به سرزمین ملکوت تردد می‌کند، چون خودش وبلاگ نداشت و ما نمی‌دانستیم در خلالِ این گفتمانِ ملکوتی او را چه بنامیم، بر آن شدیم که او را «صاحب هیچستان» بنامیم. همین. به گمانم او را به این سادگی‌های هوس لاگیدن در ضمیر نمی‌آید. ارضِ ملکوت را، هیچی و عدمی هم باید. تصاحب یا مصاحبت عدم و هیچ هم، حالیا، از وزیری بر می‌آید. عجالتاً او صاحب هیچستان است. در نتیجه چیزی هم برای از دست دادن ندارد!
مطرب عشق این زند وقتِ سماع / بندگی بند و خداوندی صداع
بندگی و سلطنت معلوم شد / زین دو پرده عاشقی مکتوم شد
پس چه باشد عشق دریای عدم / در شکسته عقل را آنجا قدم

بایگانی