از سخنرانیِ امشب سروش برگشتهام با عنوانِ «برای ایران و اسلام». چندان دست و دلم به نوشتن نمیرود که شرحی از آنچه رفت بازگویم. تنها یک نکته را میگویم که در نوشتههای پراکندهای که داشتهام من هم ظرافت آن را متذکر شدهام. سروش جایی امشب گفت که همان روزی که خاتمی (شاید تحت فشار) بر زبان آورد که جامعهی مدنی همان مدینهالنبیِ زمان پیامبر است، من از این جنبش نومید و دلسرد شدم. خاتمی با گفتن همین حرف مسیر اصلاحات را عوض کرده بود. این را من در مانیفست وبلاگ یادآوری کرده بودم. سروش گفت:
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که عنانِ دلِ شیدا به کفِ شیرین داد
مطلب مرتبطی یافت نشد.