مرداد ۴, ۱۳۸۲

خون خوردن و خاموشی

از سخنرانیِ امشب سروش برگشته‌ام با عنوانِ «برای ایران و اسلام». چندان دست و دلم به نوشتن نمی‌رود که شرحی از آنچه رفت بازگویم. تنها

در گریز از خویش

هیچ می‌دانی چرا چون موج در گریز از خویشتن پیوسته می‌کاهم زانکه بر این پرده‌ی تاریک آنچه می‌خواهم نمی‌بینم و آنچه می‌بینم نمی‌خواهم!