من چه گویم؟

وقتی صفحه‌ی ایگناسیو و ترزا را شتابزده بر پا کرده بودم، چندان دقت نکرده بودم چقدر شباهت دارد رنگ این دو صفحه به رنگ صفحه‌ی سپیده. امروز که از دانشگاه برگشتم، چند عدد ایمیل عتاب‌آلود به اضافه‌ی یک پیغامِ تلفنیِ غضبناک از سپیده منتظرم بودند! این دخترکِ من چه زود رنجیده خاطر می‌شود. یادتان باشد که پادشاه‌ِ تاجدار باید گاهی اوقات پدرِ تاجدار هم باشد! باشد، درست شد. چرا با ما سرگرانی می‌کنید؟
من چه گویم تو را نازکی طبعِ لطیف
تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد
حق با تست، عزیزِ من! تو را مراتب تقدم هست در این ماجرا. مسافرت در لودویگس‌هافن خوش بگذرد. آخر برلین کجا و لودویگس‌هافن کجا؟ سفر بی‌خطر.
پ.ن. سپیده دخترم نیست. شده است خواهرِ سومِ من: خواهر وبلاگیِ من؛ سپیده‌ی آستانِ ملکوت.

بایگانی