در آن شبهای طوفانی
یه مطلبی دربارهی سایه نوشتم که توی صفحهی خود سایه گذاشتمش و به یه وجهی گزارشی از گفتوگوی من با سایه است؛ گزارشی رنگ پریده و بسیار گذرا:
سایه در کلن، می ۲۰۰۳
چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم / که صد خورشید آتش برده از خاکسترِ سردم
در آن شبهای طوفانی که عالم زیر و رو میشد / نهانی شبچراغ عشق را در سینه پروردم
ز خوبی آبِ پاکی ریختم بر دستِ بدخواهان / دلی در آتش افکندم سیاووشی برآوردم
مطلب مرتبطی یافت نشد.