لحظهای پیشفرضهای سیاسی را کنار بگذارید. نیروهای آمریکایی به یک دفتر کنسولی ایران در اربیل حمله میکند و پنج نفر را دستگیر میکند. طبق قوانین بینالمللی ساختمانهای کنسولی و سفارتی، بخشی از خاک یک کشور تلقی میشوند. ادعای ایران هم این است که این ساختمان، ساختمان کنسولی بوده است. لذا این عمل آمریکاییها رسماً «گروگانگیری» تلقی میشود و امری است خلاف قوانین بینالمللی. آمریکا اما آنها را «زندانی» میخواند و «عامل ایران» در کمک به تروریسم. حتی اگر ادعای آمریکا را درست بدانیم، روش معیوب است و نتیجه دقیقاً «گروگانگیری» تلقی میشود. تعریف گروگانگیری این نیست که طرف گروگان گرفته شده لزوماً بیگناه باشد. روش دستگیری است که مشروعیت آن را زیر سئوال میبرد. حتی فرد مقصر و گناهکار را نمیشود به این شیوه بازداشت کرد.
انگلیسیها به تناوب ملوانانشان را «گروگان» و افراد «ربوده شده» خواندند. بوش هم آنها را گروگان میداند. ایران مدعی است که این ملوانها در آبهای ایران بودهاند. گزارش منتشر شده در اسکای نیوز هم تلویحاً این ادعا را تأیید میکند. مقالهی دیروز گاردین هم به نقل از یکی از منابع سپاه میگوید ملوانهای انگلیسی تا به حال حداقل سه بار وارد آبهای ایران شده بودند و به آنها هشدار هم داده شده بود (بدون هیچ خشونتی). حال قضاوت شما چیست؟ به این نمیگویند معیار دوگانه و ریاکاری؟ این یعنی «هر چه آن خسرو کند شیرین بود»! یعنی آمریکا و انگلیس (یعنی قدرت و زور بینالمللی) هر چه میکند خوب است و هر کسی که داغ بدنامی خورده باشد، کارهای قانونیاش هم بد است و زندانیها و اسرایاش هم «گروگان» و افراد «ربوده شده»هستند.
البته، مسایل بینالمللی را با مسایل داخلی خلط نباید کرد و از انصاف نباید فاصله گرفت. قوهی قضاییهی ما ید طولایی در گروگان گرفتن و ربودن شهروندانِ خود ایران دارد! وقتی کسی را بازداشت میکنند و به زندان میبرند و بدون محاکمه و وکیل طرف سالها در زندان میماند و هیچ رسیدگی منصفانهای به متهم (که از لحظهی بازداشت – بدون هیچ محاکمهای – به طور پیشفرض مجرم نامیده میشود) نمیشود، این رفتار چه معنایی دارد؟ اما رفتار داخلی حاکمیت ایران، لزوماً رفتار سیاسی و خارجی آن را بیمعنا نمیکند. حق هر چیز را در جای خود باید ادا کرد. هیچ تردیدی وجود ندارد که در معامله با ایران، غرب، آمریکا و انگلیس معیارهایی دوگانه داشتهاند.
مطلب مرتبطی یافت نشد.