۱. آخرین خبر داغ در اخبار بیبیسی (هم در تلویزیون و هم در وبسایت) این است که آمریکا ایران را متهم به دخالت نظامی در عراق کرده است و گفته است بمبهایی که باعث مرگ بیش از ۱۷۰ (به رقم دقت کافی بکنید) سرباز آمریکایی شده است ساخت ایران است و فناوری ایرانی دارند.
کاری نداریم به اینکه دستگاه سیاست خارجی ایران چه اندازه بیتدبیر عمل کرده است و رییسجمهور با اظهارات شتابزده و نسنجیدهاش چه فرصتهایی را که از ملت ایران (و حتی از نظامی که خود مقدساش میداند) سوزانده است. مسأله تخطئه یا تبرئهی ایران نیست. به هر حال شواهد و مدارک قابل سنجش و بررسی است؛ هر نتیجهای که متکی بر شواهد انکارناپذیر باشد، منطبق با «واقعیت» خواهد بود، به سود ایران باشد یا به زیاناش؛ دولتمردان وقتی کاری را میکنند باید به فکر عواقباش هم باشند. اما چرا آمریکایی که خودش دستاش آلوده است این وقاحت را به خرج داده است؟ چون همیشه وقیح بوده است؟ چرا هیچ کس نگفت و نمیگوید که تمام سلاحهایی که جوانان ایرانی را (که شمارشان بسیار بیشتر از ۱۷۰ نفر بوده است) در جبههها به خاک و خون میکشید و مردمِ بیدفاع و غیرنظامی ایرانی را از هستی ساقط میکرد، از آمریکا و آلمان و چندین کشور غربی و شرقی دیگر آمده بود؟ اگر منبع و محل تولید سلاحهای به کار رفته در عراق ایران باشد، چه نتیجهای میشود علیه ایران گرفت که نشود همان نتیجه را علیه آمریکا و سایر کشورهای حامی عراق در جنگ علیه ایران گرفت؟ کاش سیاستمداران ایرانی از این فرصت برای دیپلماسی مناسب استفاده کنند و بدانند لفاظیهای آمریکا را میتوان با لفاظیهای همسنگ و هموزن پاسخ داد نه با خط و نشان کشیدنهای بیهوده و شاخ و شانه کشیدنهای پهلوان-پنبهای و دون کیشوتوار. آمریکا خود در این بازی دستاش بسیار آلودهتر است. زبان و ادبیات مناسب و سیاست معقول را برای تأمین منافع ملی باید به کار بست.
۲. دیروز شبکهی خبر ایران برنامهای را داشت نشان میداد برای به اصطلاح رسوا کردنِ آمریکا (انگار آمریکا محتاج این است که هر روز رسوا شود و به قدر کافی رسوا نشده است!). پیش در آمد این برنامهی خبری، صحنههایی از یک باغ وحش بود و نمایش «طاووس»! مفسر خبر میگفت طاووس پرندهی گرانبهایی است و چه و چه. بعضیها به سودای شکار طاووس و پرهای رنگارنگاش خود را به هزار درد سر میاندازند. وضعِ آمریکا هم همین است! و بعد خبرهایی را از سیانان نشان میداد که چقدر در بودجهی کنگره سوء استفاده شده است و چیزهایی از این دست. در سراسر برنامه، لحن مفسر، لحن تمسخر بود و استهزاء. انگار وقتی خبری را نقل میکنند و در آن کسی را استهزاء نکنند، مخاطب خبر را باور نمیکند. سیاست و ادبیاتِ سیاسی دستگاه بوش و دولت آمریکا به قدر کافی انزجار آور و متناقض هست. نیازی به متوسل شدن به لفاظیهای بچهگانه و تمسخر آمیزی که حیثیتِ رسانهی ایرانی را به باد میدهد نداریم. همان اخبار سیانان و بیبیسی، بدون هیچ اظهار نظر اضافی و تمسخری کافی است که نشان بدهد وزن سیاستهای بوش در آمریکا چیست. نیازی نیست با این کارها ذهن مخاطب را نسبت به صداقت و اصالت روایتتان مشکوک کنید.
۳. و این را هم بخوانید «و لا تلقوا بأیدیکم الی التهلکه». بالاخره سفر لاریجانی به مونیخ و ولایتی به روسیه برای چیست؟ برای سوزاندنِ آخرین فرصتهای باقیمانده برای تأمین منافع ایران و خلق گلستان و ترکمانچایهای تازه؟ یا قرار است سیاستمداران دیگرمان در ایران هر نتیجهای را که اینها با چانهزنی – شاید – بگیرند، به طرفه العینی به باد دهند؟
مطلب مرتبطی یافت نشد.