این یادداشت حامد قدوسی را که خواندم دوباره آن نگرانی عمیقام دربارهی سرنوشت موسیقی سنتی ایرانی زنده شد. آیا ما، یعنی کسانی که علاقه و عشقی به موسیقی ایرانی داریم، دلمان فقط به رؤیا و خاطره خوش است؟ آیا موسیقی سنتی ایران دورهی زایندگی و خلاقیتاش را پشت سر گذاشته است؟ موسیقیهای بازاری علیرضا افتخاری و امثال محمد اصفهانی دیگر تبدیل شدهاند به موسیقی پاپ درجهی سه و تقلیدی که شیر بی یال و دم و اشکمی است که شباهتی به موسیقی سنتی و اصیل ایران ندارد. همایون شجریان هر کاری که توانسته است با شعر و موسیقی کرده است (به عبارتی هر بلایی که خواسته است سر آن آورده است) بهانهاش هم لابد آزمودنِ شیوههای تازه است. استاد شجریان هم به جز همان یکی دو کار اولاش با علیزاده که سبکی متفاوت بود، دوباره به ورطهی تکرار افتاده است. بقیهی خوانندگان هم که فروتر از آنها هستند چندان درخشش خاصی نداشتهاند.
آیا عصر طلایی موسیقی ایران به پایان رسیده است؟ روزگاری که گروه چاووش و شیدا و عارف کارهای درخشان و منحصر به فردی میساختند که در خاطرهی ملت میماند، سپری شده است؟ ما جایی را به خطا رفتهایم و قصوری کردهایم یا این موسیقی دیگری ظرفیتِ تازهای ندارد؟ چقدر باید منتظر رستاخیزِ ققنوسِ تازهای بود؟ آیا باید به همین مجموعهی کارهای فعلی و دو سه نسلِ پیش دل خوش کرد و با همان نوستالژیکوار زندگی کرد؟ اصلاً چیزی به اسم «عصر طلایی موسیقی ایرانی» معنی دارد؟ درست است که دورهی همکاری شجریان و مشکاتیان دورهای استثنایی و تاریخی بود، اما نباید گفت که آن کارها هم محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی خاصی بودند که دیگر وجود ندارند (حتی اگر امروز هم شجریان و مشکاتیان با هم کار میکردند)؟ راه برونرفتی از این بنبستِ ابتذال و تکرار هست آیا؟ به گمانِ من آن چیزی که موسیقی را تازه میکند و روحِ جوانی در آن میدمد، نفسِ استفاده از شعرِ نو و متفاوت نیست. باز هم میتوان با شعر مولوی و حافظ کار درخشان و بینظیر ساخت که همراه با روحِ زمانه باشد و نفسی گرم در کالبد سردِ روزگار بدمد. مسأله فقط شعر نیست. مسأله روحیه و حس و حال آهنگساز و خواننده هم هست و اهمیتی که آنها به صیقل دادن و پاکیزه ساختن کارشان بدهند. آیا هنوز کسی مثل سایه پشت پردهی موسیقی ایرانی هست که گوشی حساس و چشمی تیزبین و سنجشگر داشته باشد؟ من پاسخ این پرسشها را نمیدانم. اگر کسی پاسخی مشخص دارد و میتواند پاسخاش را مستدل کند، مرا راهنمایی کند.
پ. ن. این هم پاسخهایی از امیر سوشیانت: دردی به نام دردِ موسیقی!
مطلب مرتبطی یافت نشد.