۱. امروز لندن دارد برف میآید. هفت سال است که این شهر چنین برفی به خود ندیده است. برف ندیدهها! بیامان دارد میبارد. دو سه انگشت که اینجا برف بیاید، سیستم حمل و نقلشان مختل میشود. ولی برفشان بیشتر از یک روز نیست، طفلکها! و همچنین ما طفلکها که چندین سال است برف درست و حسابی ندیدهایم.
۲. داستان این مدرسهی یهودی را خواندید که نیمی از دانشآموزاناش مسلماناند؟ به نظر شما چه باعث میشود در میان این موج نفرت از اسراییل، مسلمانان متشرع بچههاشان را به یک مدرسهی یهودی بفرستند و بعد رابطهی دوستی عمیق و گرمی با هم داشته باشند؟ اینجا تفاوتِ سیاستبازی و غلبهی رسانهها و «زندگی واقعی» مردم مشخص نمیشود؟ این مردم اقلیتاند یا اکثریت؟ این مورد استثناست یا قاعده؟ روابط انسانی هر چه باشند بسیار پیچیدهتر از تئوریهای سیاسی و نظریهپردازیها روشنفکرانه و فیلسوفانهی شورشی هستند.
مطلب مرتبطی یافت نشد.