خوب و بد زمانه (رادیو زمانه!) – ۱

تا وقتی این یادداشت تمام شود، مهلت مسابقه‌ی نقد رادیو زمانه تمام شده است. از زمان آغاز کار رادیو زمانه مدتی می‌گذرد و بعضی ایرادهای بزرگ‌شان مرتفع شده است و امیدوارم بهتر و بهتر شود. پس بگذارید چند تا از نکته‌های خوب و اتفاقات تازه‌ی رادیو زمانه را بنویسم.

قبل از این‌که چیزی بنویسم باید بگویم من اصولاً اهل رادیو گوش دادن نیستم. خیلی بعید است من واقعاً وقت بگذارم و رادیو گوش بدهم. در نتیجه وقتی هم به دلیلی رادیویی را بخواهم گوش کنم، طبعاً اگر همان اول چیز مزخرفی را بشنوم حال‌ام گرفته می‌شود. به هر تقدیر، آن روزهای نخست، این موسیقی‌های به اصطلاح زیرزمینی بدجوری توی ذوق‌ام زد، به دلایل زیاد. مفصل نوشته‌ام همین‌جا.

فکر می‌کردم و فکر می‌کنم که مخاطب رادیو باید این حق را داشته باشد که قبلاً بداند چه چیزی احتمالاً قرار است پخش شود: خبر، موسیقی، قصه‌خوانی یا هر چیز دیگری.

چند روزی است در ستون سمت راست صفحه‌ی وب‌سایت برنامه‌ی پخش زمانه ظاهر می‌شود و آدم می‌داند قرار است چه چیزی پخش شود و مثلاً یکی مثل من می‌داند فلان ساعت بهمان موسیقی که از نظر من چرند است دارد پخش می‌شود. پس اعصاب‌ام در امان می‌ماند و ناچار نیستم موسیقی زورچپان گوش کنم!

این‌ها که می‌نویسم همه قاعده نیستند. بعضی‌ها فقط یک بار در رادیو زمانه رخ داده‌اند. بعضی‌ها هم قاعده هستند البته. رادیو زمانه یک بار نقدی بر وب‌سایت تازه‌ی رادیو فردا منتشر کرد که وقتی به آن لینک دادم گفتم کار بدی بوده است. دقیق‌تر بگویم کار بسیار ناپسند و زشتی بود. هیچ کس هم البته هیچ وقت توضیح نداد، پاسخ نداد و هیچ عذری هم نخواست. انگار مقامی ولایی حکمی صادر کرده باشد. رسانه‌ای مثل زمانه باید بیاموزد در فضای رسانه‌ای چطور رابطه‌ی خوبی با سایر رسانه‌ها، حتی رسانه‌های رقیب، داشته باشد. این کار خطایی استراتژیک بود.

تازگی شنیده‌ام که زمانه برنامه‌ی قصه‌خوانی در رادیو بر پا کرده است. این کار، واقعاً کار بدیع و خوبی است. امیدوارم خیلی جدی و با کیفیت دنبال کار را بگیرند. جدول پخش را که ببینید، متوجه خواهید شد که تنوع موسیقی‌ها بسیار بیشتر شده است. از هر جنس موسیقی در آن یافت می‌شود. زمان‌اش هم مشخص است. خودم هنوز فرصت نکرده‌ام ببینم از موسیقی‌های مورد علاقه‌ی من چه چیزی پخش می‌کنند. همین الآن که رادیو دارد پخش می‌کند فکر کنم صدای «جواد یساری» می‌آید! امیدوارم نوسان موسیقی‌ها فقط بین جوادی و زیرزمینی نباشد.

گفتم زیرزمینی یادم افتاد نکته‌ای را بگویم. در متروهای لندن، داخل راهروها جایگاه‌هایی هست برای نوازندگان زیرزمینی. روی زمین هم دقیقاً عین این عبارت نوشته شده است: «موسیقی زیرزمینی» (آندرگراند میوزیک). هر جور موسیقی هم بین‌شان هست. هرگز هم البته نشنیده‌ام خواهر و مادر ملت را مورد عنایت قرار بدهند!

و اما نکته‌ی آخر که اشاره‌ای هم به آن کردم این است که به اعتقاد من رادیو زمانه، هم سایت و هم رادیوی‌اش، اگر می‌خواهد موفق باشد، رمز موفقیت‌اش در رادیکال بودن نیست. رسانه‌ی خوب، رسانه‌ی میانه‌رو است. رسانه‌ای که اهل افراط و تفریط نباشد. به بهانه‌ی جلب مخاطب اصول حرفه‌ای‌اش را زیر پا نگذارد. به خاطر کوبیدن رقیب‌اش، موازین اخلاقی‌اش را ترک نکند. پوشش خبری‌اش نباید متأثر از رسانه‌های بازیچه‌ی سیاست در غرب قرار بگیرد. از همه مهم‌تر، رسانه‌ای که نوپاست باید متواضع و فروتن باشد. رسانه‌ای که ادعاهای بزرگ بکند، زمین خواهد خورد. مخصوصاً وقتی زمانه ادعا می‌کند، رادیو وبلاگستان است، بسیار مهم است که خیلی با احتیاط و به تأنی گام بردارد. فضای وبلاگستان متغیر است. بهتر بگویم فضای وبلاگستان متأثر از حس و حال نویسندگان وبلاگ‌هاست. اما رسانه‌ای مثل زمانه نباید با بادها و طوفان‌های وبلاگستان از موازین‌اش فاصله بگیرد.

این یادداشت نخست. بعدی‌ها را هم هر وقت به ذهن‌ام رسید می‌نویسم. یادم باشد نقدهای مربوط به طراحی سایت و ایرادهای آشکاری را که هر کسی بعد از چند دقیقه متوجه می‌شود ولی هنوز کسی به آن‌ها رسیدگی نکرده است را هم بنویسم!

پ. ن. مطلب قبلی («قلب مفاهیم و عرفانِ گروگان») هم که در نقد نوشته‌ی تازه‌ی عبدی کلانتری است، البته کاملاً‌ مربوط است به نقد و خوب و بدهای رادیو زمانه. قسمت دوم این یادداشت که منتشر شود ارتباطش روشن‌تر خواهد بود.

بایگانی