اما دو مسأله در اینجا مطرح است: نخست نفس رفتار و گفتار پاپ است. سخنان پاپ بدون تردید نشان از نگاه منفی و بلکه نگاه متعصبانه و حتی خصمانهی او نسبت به مسلمانان دارد. بیانیهی واتیکان تنها توجیه و لاپوشانی ماجراست. واتیکان و پاپ رسماً از عذرخواهی پرهیز دارند. پاپ حرفی زده است که حاضر نیست بگوید نادقیق بوده است و کلیگویی کرده است و سرنوشت یک میلیارد مسلمان جهان امروز را با گفتوگوی یک امپراتور مسیحی بیزانسی و یک مسافر ایرانی تصویر کرده است. تناقض شگرف را میبینید؟ بگذارید از زاویهی دیگری به ماجرا نگاه کنیم. فرض کنید یک رهبر مسلمان – عام سخن میگویم و این رهبر میتواند روشنفکر باشد یا متعصب – مثال مشابهی دربارهی مسیحیت و واتیکان بزند. میتوان به طور عینی مثالهای بیشماری از تاریخ واتیکان و پاپهای متحجر ضد فرهنگ و علم و هنر آنها آورد. گالیله و جوردانو برونو مثالهای بارز مواضع کلیسا هستند. بگذارید برای لحظاتی هم که شده مقایسهی تاریخ این دین یا آن دین را کنار بگذارید و عیناً ببینیم واکنش واتیکان دربارهی تقبیح «پاپ»هایاش چه خواهد بود؟ (کاری نداریم که پاپ مستقیماً پیامبر اسلام را هدف قرار داده است). مقیاس و میزان خشونتهای مرتکب شده به نام دین را اگر در ادیان مختلف مقایسه کنیم، هیچ دینی از این خشونتها و تفسیرهای تندروانه در امان نبوده است. پس باید آشکارا به پاپ گفت که «آن را که خانه نئین است، بازی نه این است!» پاپ علاوه بر اینکه رهبری دینی است، رهبر سیاسی واتیکان نیز هست. چنین سخنان سست، سطحی و شتابزدهای نه در شأن یک رهبر سیاسی است و نه در شأن یک رهبر دینی. پاپ سعی کرده است با هوشمندی از زبان کس دیگری سخنانی را نقل کند و مسلمانان و پیامبر اسلام را محکوم کرده یا به تمسخر بگیرد. متأسفانه این ترفند، ترفند بسیار کودکانه و دور از عقلی است. انسان خردمند، هر سخنی را نقل نمیکند. حق آن بود که اگر پاپ سخنی را نقل میکند، عالمانه نقل کند و محققانه نقد کند. این تیغ گلوی خود پاپ را هم میبرد.
اما مسألهی اساسیتر واکنش مسلمانان است. اگر افراطیون مسلمان، همان خطای پیشین را که دربارهی کاریکاتورهای دانمارکی مرتکب شدند، تکرار کنند، تنها خود را در موضع ضعف و ملامت قرار دادهاند. شاید اگر رفتار اقلیتی دور از عقل یا خشونتآمیز باشد، به نفس یک پیام یا اندیشه ربطی نداشته باشد. اما واقعیت این است که:
چو از قومی یکی بیدانشی کرد
نه که را منزلت ماند، نه مه را
ندیدستی که گاوی در علفزار
بیالاید همه گاوانِ ده را؟
این بیدانشی، از پاپ سر زده است و آبروی عقلانی و سیاسی پاپ را به باد داده است. واتیکان هم موضع سیاسی گرفته است و حاضر نشده است اعتراف به خطا کند. بیدانشی دیگر را مسلمانان نباید مرتکب شوند. تا اینجا بیشتر رهبران جهان اسلام، واکنششان از سر آزردگی خاطر بوده است و اعتراض خود را «بیان» کردهاند. هنوز عملی ندیدهایم که حکایت از «بیدانشی» کند. امیدوارم عقلا و زعما، آن اندازه حزم و دوراندیشی داشته باشند که برای اقلیت هم عزت و کرامتی بخرند و نشان بدهند که مسلمانان هر چند تحت فشار هستند، هر چند ظلم و جفا بر آنها میرود، هر چند شدیدترین حملات به جان، مال، ناموس، تمامیت ارضی و غرورشان میشود، باز هم میتوانند جاهایی نجابت به خرج بدهند و مدعی را به شیوهای احسن شرمزده کنند.
سیاستمداران و مخصوصاً سیاستمداران متکلم گاهی اوقات میتوانند با یک جمله عالمی را ویران کنند. نمونههای این اتفاقات تلخ و سیاه را در تاریخ گذشتهی بشریت، در هر دینی و در هر نقطهای از جهان داشتهایم. دعوت به خرد و خویشتنداری، نخستین دعوتی است که همهی عالمان ما باید بر منابر دینی و سیاسی داشته باشند. اما میدانم که صدای من، بسا اوقات صدایی است که ناشنیده میماند. از آن سو، صدای جمعیتی چند صد نفره، باور و رفتار یک میلیارد مسلمان را که آرام زندگی میکنند تحتالشعاع قرار میدهد. با تمام اینها، باور کنید که سخنان پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان، عزت، اعتبار، هویت و باور تمام جهان مسیحیت کاتولیک را تحتالشعاع قرار داده است. بازندهی این میدان، پیش از هر رخداد منفی یا مثبتی، جهان مسیحیت و غرب است. فرق بسیار است میان لغزش و خطای یک مسلمان عامی و بیسواد و تندرو و خطای یک رهبر که تمام هویت دینی و سیاسی پیرواناش حول او تعریف میشود.
این هم لینک متن سخنرانی پاپ در وبسایت رسمی واتیکان: سخنرانی در دانشگاه رگنزبورگ
مطلب مرتبطی یافت نشد.