عیسای ناصری

تلویزیون دارد «عیسای ناصری» زفیرلی را نشان می‌دهد و من بی‌تاب‌ام با دیدن‌اش. هیچ فیلمی که درباره‌ی مسیح دیده‌ام،‌ این قدر اثرگذار نبوده است برای من. دیالوگ‌های فیلم بی‌نظیرند و حکمت‌آمیز. وقتی که عیسی به معبدی رفت و سطوری از کتاب مقدس را درباره‌ی پیشگویی ظهور مسیحا خواند و سپس گفت: «ملکوت خداوند را بنگرید که در برابر شماست!» (چیزی به این مضمون) و به خود اشاره می‌کرد، مبهوت مانده بودم. چه اندازه میان این مسیحی که چنین سخن می‌گفت و چنان تعالیمی داشت و آن اندازه پر شکوه ظاهر شده بود، با قائمی که خود می‌شناختم شباهت بود. چقدر آشناست این تصویر. هنوز فیلم ادامه دارد و مسیح دارد مرده زنده می‌کند. مسیحی که مردگان جهل را به علم زنده می‌گرداند. مسیحی که می‌گوید قوانین و نوامیس الهی بر سنگ مسطور نشده‌اند بلکه باید در لوح دل‌ها باشند. مسیحی که می‌گوید قوانین هم با گذشت زمان عوض می‌شوند. شگفت‌انگیز است که امروزیان چه اندازه از میراث پیامبرانه فاصله گرفته‌اند . . . بگذریم. بروم به مسیح بپردازم که پیروان آیین او امروز را روز بر صلیب رفتن او می‌دانند.

بایگانی