ز درس فقه چه آموختند؟

این ابیات نزاری قهستانی شب مرا ساختند:

جهان خراب شد از عالمان وقف تراش
برو نزاری و جز در لباس جهل مباش
در این مزارع دنیا به هرزه دانه‌ی عمر
به اعتماد بر اندر زمین شوره‌ مپاش
خرد به وعظ منافق چه التفات کند
طبیب عقل به بیهوش کی دهد خشخاش؟
فساد و منکر اهل صلاح تا حدی است
که آفرین و ثنا واجب است بر اوباش
ز درس فقه چه آموختند جز سالوس؟
ز علم و فضل چه اندوختند جز پرخاش؟
ز دوک پیره زنان می‌دهد ترازِ لباس
ز شام بی‌پدران می‌نهد وجوه معاش

و آهی بلند و دراز و سوزناک! همین!

بایگانی