از آقا تا آقا

تا به حال دقت کرده‌اید این کلمه‌ی «آقا» چقدر کاربردهای مختلفی دارد؟ خوب بدیهی است که «آقا» عنوانی است برای ادای احترام به هر مردی. این استفاده‌ی رایج و متعارفِ آن است. در سطح دیگری، وقتی می‌گویند «آقا» بدون تأکید و تکیه‌ی خاصی، مراد این است که شخص مورد نظر سید است یعنی از اولاد رسول خداست. این هم کاربرد دوم آقا. نقطه‌ی آغاز تاریخی‌اش را نمی‌دانم، ولی علی‌الظاهر به بعضی از علما و روحانیون هم این عنوان «آقا» اطلاق می‌شده است (که فکر می‌کنم چه بسا این هم به خاطر سید بودن فرد باشد؛ یعنی به هر روحانی‌ای، آقا نگویند).

بعد از انقلاب هم البته باب شده است (در میان عده‌ای) که تعبیر «آقا» را برای امام زمان به کار می‌برند و برای آقای خامنه‌ای (برای آقای خمینی هم به کار می‌بردند یا نه، نمی‌دانم). و جالب این‌جاست که برای تمیز دادن این آقا از آقاهای دیگری، آقای اخیر را یک جور خاصی ادا می‌کنند. انگار به جای آقا می‌گویند «آآآآقا» و یک جای کلمه را یک جوری می‌کشند! خلاصه این‌که بعضی وقت‌ها آدم به ادبیات و گفتار عده‌ای بر می‌خورد که همین کلمه‌ی ساده‌ی «آقا» را یک جوری ادا می‌کنند که باید تا حدودی سابقه‌ی ذهنی و دانش مردم‌شناسانه داشته باشی تا بفهمی ملت از کدام آقا حرف می‌زنند! از جمله در همین سرای خودِ ما، گربه‌ی نازنین‌مان، یعنی همین میرزا مخمل خان ملکوتی، را ما گاهی اوقات «آقا» صدا می‌کنیم. در ایران هم، خواهر و برادر بانو دو طوطی دارند که اسم یکی‌شان همین «آقا» ست یعنی به طور شهودی یکی از طوطی‌ها را آقا صدا می‌کنند (حالا نمی‌دانم خودش هم می‌فهمد دارند صدای‌اش می‌کنند یا نه). القصه از بخش طنز ماجرا که بگذریم، همین «آآآقا» گفتن بعضی چیز جالبی است. و بله… آقا داریم تا آقا!

بایگانی