برای اینکه بدانید ماجرا از چه قرار است، یادداشت قبلی را اول بخوانید («ویرانیهای یک ترجمهی ممیزی شده»). به تدریج چند نمونه را از ترجمهی فارسی کتاب حسین مدرسی نقل میکنم در کنار متن اصلی نویسنده. از جمله، نمونهی زیر را ببینید. در متن انگلیسی آمده است:
“…It was thanks to the tireless efforts of the Imamite transmitters of hadith that this situation gradually changed. The turning point apparently came around the turn of the third/ninth century after the earlier hopes for the appearance of the Imam before his fortieth birthday were dashed. It was made possible by the application of a quotation from the Prophet about the number of the Imams…” P. 99
این جملات، در ترجمهی فارسی (در صفحهی ۱۸۸ کتاب)، چنین ترجمه شدهاند:
«در آن روزهای غمانگیز شاید کمتر کسی گمان میبرد که مکتب تشیع امامی دیگر بتواند به زندگی خود ادامه دهد و شاید بیشتر مردم انتظار داشتند که دفتر آن نیز مانند بسیاری از فِرَق دیگری اسلامی و شیعی که سرانجام منقرض شده و جز نامی از آنان در بطون کتب و دفاتر نمانده بود در هم پیچیده شود. اما خواست الهی جز این بود و مشیّت او بدان تعلق گرفته بود که این معضل به دست گروهی از سربازان گمنام ولیّ خدا (عج) حل شده و اساس تردید و تحیّر از جامعه تشیع رخت بر بندد. آن سربازان گمنام، محدثان شیعه و روات اخبار و آثار آنان بودند. حدیث این ماجرا که از اوایل قرن چهارم آغاز شده و کارکرد آن در حد اعجاز است، چنین است…»
پس و پیش جملات فارسی بالا (در مطابقت با متن انگلیسی) هم وضع بهتری ندارند. این عبارات به دقت بسیار بالایی منعکس کنندهی آن چیزی است که مترجم از ترجمهی این قسمت از متن انگلیسی در ذهناش میگذشته است. نیاز به هیج توضیحی نیست (برای آنها که انگلیسی میدانند) که عبارات بالا تقریباً به طور کامل زاییدهی ذهن و قلم مترجم است و نویسندهی کتاب هرگز چنین عباراتی را ننوشته است. لابد میتوانید حدس بزنید با دیدن تعبیر «گروهی از سربازان گمنام ولیّ خدا» (!) چه حالی به آدم دست میدهد. آدم بلافاصله یاد وزارت اطلاعات میافتد. از این نمونه دستهگلها در این کتاب فراوان است. میشود نمونههای بسیاری از این خطاها و «شبیخونهای فرهنگی» را اینجا نقل کرد. این نمونه را محض تحکیم مطلب سابق آوردم. اهل فضل را همین اشارهها کافی است.
مطلب مرتبطی یافت نشد.