جلوتر میرویم. میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَهَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاء نَصْرٌ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ» (آیهی ۱۰). «خود حقیقت نقد حال ماست آن». تا کمترین رنجی میبینیم، تا اندک درشتی میشنویم، گمان میبریم که عذاب الاهی ما را در گرفته است. تا اندک نصرتی هم میرسد، همراه مخلصان و مقربان میشویم. این چیزی است جز ضعف آدمی؟ چیزی است جز اخلاصی که غایب است؟ بد نیست ذکر خیری کنم از آیتالله مظاهری که روزگار نوجوانی من با فقط یک کتاب از این مرد – که امروز به راستی نمیدانم کجای معادلات عالم قرار گرفته است – جانام را با برجسته کردن «اخلاص» شستوشو داد. به هر روی، آسان نیست که بیاموزیم در راه خدا، اذیت و آزاری ببینیم ولی فتنهی آدمیان را با عذاب الاهی یکی نشماریم. آدمیان را بر مسند خدایی ننشاندن، یک مصداقاش همین است.
اما شیرینی سورهی عنکبوت این است که با جهاد آغاز میشود و با انذار دربارهی آن و به جهاد هم ختم میشود. بعد از آن همه تلنگر زدن و ابراز استغنا، میگوید که: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (آیهی ۶۹) یعنی این احسان، این نیکوکاری را ترک نکنید. هر اندازه که او از شما مستغنی است و شما برای سود خودتان جهاد میکنید، اگر قدم در این راه نهادید، راه را هم نشانتان خواهد داد. این سوره، سورهی روحنوازی است. حرف بسیار است. خدا بخواهد، آن بحث توحید و حریت را پی خواهم گرفت که نکته و اشاره بسیار دارد. سحر رمضانیتان پر نور و شیرین باد.
|
مطلب مرتبطی یافت نشد.